راهپیمایی خانم‌های بی‌حجاب در خیابان‌های تهران / تصاویر

راهپیمایی خانم‌های بی‌حجاب در خیابان‌های تهران / تصاویر

 آیا از روز ۲۲ بهمن ۵۷ که انقلاب پیروز شد، همه اقشار بلافاصله  با حجاب در جامعه ظاهر شدند؟

امام و حجاب

عکس ها و فیلم های به جا مانده از دوران مبارزات انقلابی مردم ایران در قبل از ۲۲ بهمن ۵۷، نشانگر آن است که زنان بسیاری در این انقلاب حضور داشتند که مقید به حفظ حجاب نبودند، هر چند تعدادشان بسیار کمتر از زنان محجبه ای بود که در فعالیت های انقلابی مشارکت داشتند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز، مدت زمانی طی شد تا قانون حجاب تصویب شد و جامعه به شکل اسلامی درآمد، در اینجا این فاصله زمانی را بررسی کرده و نحوه برخورد مسئولین وقت و مخالفان را بیان می کنیم.

 

پیش از انقلاب و حجاب


پیش از انقلاب زنان کارمند بخش عمده طبقه متوسط جامعه را تشکیل می دادند که بی حجاب و دارای گرایش های لائیک بودند. دغدغه عمده این گروه از زنان مشخص نبودن وضعیت شغلی شان بعد از انقلاب بود. برای مثال، در اوج درگیریهای انقلاب (۱۰ آبان ۱۳۵۷ ) خبرنگار روزنامه« گاردین » از حضرت امام درباره وضعیت آینده این دسته از زنان پرسید: « آیا [زنان] قادر خواهند بود به طور آزادانه بین حجاب و لباس غربی حق انتخاب داشته باشند؟ » حضرت امام با زیرکی تمام در جواب فرمودند:

زنان در انتخاب فعالیت و سرنوشت و همچنین پوشش خود با رعایت موازینی آزادند و تجربه کنونی فعالیت های ضد رژیم شاه، نشان داده است که زنان بیش از پیش آزادی خود را در پوششی که اسلام می گوید یافته اند.(۱)

امام خمینی رحمه الله با بیان دو شرط، یعنی « رعایت موازینی » و « پوششی که اسلام می گوید ». در حقیقت، آب پاکی را روی دست آنها ریخت و از همان اول مشخص بود که وضعیت آینده چگونه رقم خواهد خورد.

 

امام و حجاب

 

ماجرای حجاب در بعد از انقلاب

بعد از پیروزی انقلاب بخش عمده ادارات دولتی و کارهای دفتری در دست طبقه متجدد متوسطی بود که نظام تجدد طلب حکومت شاه ایجاد کرده بود. از این رو، مشکل اساسی در روزهای آغازین پس از پیروزی انقلاب، وجود هزاران کارمند زن لائیک و بی حجاب در ادارات دولتی بود. از سوی دیگر، اقشار انقلابی که به خاطر حفاظت از ارزش های معنوی قیام کرده بودند این وضع را تحمل نمی کردند. از این رو، حضرت امام خمینی رحمه الله در پانزدهم اسفند ۱۳۵۷ در یک سخنرانی فرمودند:

وزارتخانه اسلامی نباید در آن معصیت بشود. در وزارتخانه های اسلامی نباید زن ها لخت بیایند؛ زن ها بروند؛ اما با حجاب باشند. مانعی ندارد بروند کار بکنند، لکن با حجاب شرعی باشند. (۲)

 

امام و حجاب

به دنبال سخنرانی امام و تقارن آن با گرامیداشت روز جهانی زن، مراسم این روز با حرکتهای اعتراض آمیز برخی زنان همراه شد. از روز ۱۶ اسفند زنان سکولار با اجرای مراسم گوناگونی در سالن های مختلف گرد آمدند و مخالفت خود را با حجاب اعلام کردند.

 

امام و حجاب

 

در سالن ورزشی دانشگاه صنعتی ، شهلا روزبه، برادرزاده خسرو روزبه، درباره کشف حجاب در زمان رضاشاه سخنرانی کرد و به تعریف و تمجید از این عمل که ترقی خواهانه قلمداد می شد، پرداخت.(۳) در این روز همچنین گروه هایی از زنان با حرکت به سمت دانشگاه تهران در دانشکده های این دانشگاه اجتماع کردند. حدود ۱۵ هزار نفر نیز در دانشکده فنی دانشگاه تهران گرد آمدند و به دنبال یک رأی گیری، تصمیم به راهپیمایی گرفتند و در حالی که گروهی از مردان آنان را همراهی می کردند به طرف نخست وزیری حرکت نمودند.(۴)بحث درباره حجاب به اداره ها و وزارتخانه ها نیز کشیده شد و در برخی از واحدها کارها برای چند ساعت دچار وقفه گردید. (۵)

 

امام و حجاب

ادامه نوشته

رد یک ادعا: پوشیدگی زنان، مردان را حریص تر می کند

رد یک ادعا: پوشیدگی زنان، مردان را حریص تر می کند

یکی از آپاراتچی‌های سینما در زمان قبل از انقلاب تعریف می‌کرد؛ آن زمان که تازه فیلم‌های غیر اخلاقی به سینما آمده بود و من در پرده سینما آن ها را نمایش می‌دادم، زمان پخش فیلم به جمعیت نگاه می‌کردم و عکس‌العمل آن ها را بررسی می‌کردم. در اوایل ورود فیلم‌های غیر اخلاقی، اگر لباس زن بازیگر کمی بالا می‌رفت، جمعیت به هیجان آمده و دست و سوت می‌زدند، ولی بعد از چند سال که دیگر برای جامعه عادی شده بود، تماشاگران حتی در صحنه‌های تقریباً برهنه نیز عادی برخورد می‌کردند.

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم.

در حجاب فرضیه‌ای مطرح می‌شود مبنی بر این که هرچه جامعه باحجاب‌تر باشد، جنسی‌تر است؛ یعنی طبع و ذات انسان از هر آن چه که از آن منع می‌شود، نسبت به آن حریص‌تر می‌گردد. طبق این نظریه و با استناد به حدیث: «الانسان حریص علی ما منع منه» که سندیت آن نیاز به بررسی دارد؛ فرض می شود که انسان وقتی ممنوعیتی پیدا می‌کند، حس کنجکاوی‌اش تحریک شده و علاقه بیشتری به انجام آن کار پیدا می‌کند و علاقمند است که آن عمل ممنوع را انجام دهد. لذا هر چه جامعه باحجاب‌تر باشد از آن طرف جنسی‌تر خواهد بود.

در واقع طرفداران این نظریه با قیاس جوامع اسلامی و غربی معتقد هستند که در جوامع غربی به دلیل آزادی پوشش، زنان به راحتی در اجتماع  فعالیت می کنند و نگاه جنسی به آن ها در مقابل با جوامع اسلامی که زنان با پوشش کامل حاضر می شوند بسیار کمتر است و نتیجه می گیرند که حجاب علاوه بر ایجاد محدودیت برای زنان سبب افزایش نگاه و میل جنسی مردان شده و اسباب آزار و تضییع حقوق هر چه بیشتر زنان را در جوامع اسلامی فراهم می کند. در این نوشتار به بررسی مسئله حجاب و ارتباط آن با جنسی شدن نگاه به زنان می پردازیم:

 

ریشه تمام مشکلات بشر در ناکامی جنسی

 

در روانشناسی جدید و مخصوصا در مکتب روانکاوی فروید روی محرومیت ها و ناکامی ها بسیار تکیه شده است. فروید می‏ گوید: ناکامی ها معلول قیود اجتماعی است و پیشنهاد می‏ کند که تا ممکن است باید غریزه را آزاد گذاشت‏ تا ناکامی و عوارض ناشی از آن پیش نیاید. برتراند راسل نیز در کتاب “جهانی که من‏ می‏ شناسم” می‏ گوید: “اثر معمولی تحریم، عبارت از تحریک حس کنجکاوی عمومی است. این تأثیر، هم در مورد ادبیات مستهجن و هم در موارد دیگر مصداق دارد.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

در مقابل این تفکر، شهید مطهری در کتاب مسئله حجاب درباره ی نیازها و خواسته های انسان بیان می دارد که حاجت های طبیعی انسان بر دو قسم است: یک نوع حاجت های محدود و سطحی است، مثل خوردن، خوابیدن. در این نوع از حاجت ها همین که ظرفیت غریزه اشباع و حاجت جسمانی مرتفع گردد، رغبت انسان هم از بین می‏ رود و حتی ممکن است‏ به تنفر و انزجار مبدل گردد. ولی یک نوع دیگر از نیازهای طبیعی، عمیق‏ و دریا صفت و هیجان پذیر هستند مانند پول پرستی و جاه ‏طلبی که سیری ناپذیرند.

شهید مطهری غریزه جنسی را نیز شامل دو جنبه دانسته است، از نظر حرارت جسمی آن را در دسته خواسته های اشباع پذیر دانسته که  از این نظر یک زن یا دو زن برای اشباع یک مرد کافی است. ولی از نظر تنوع طلبی و عطش روحی‏ آن را خواسته سیری ناپذیر می داند و بیان می دارد که خود راسل در کتاب زناشوئی و اخلاق اعتراف می‏ کند که عطش روحی در مسائل‏ جنسی غیر از حرارت جسمی است. آن چه با ارضاء تسکین می ‏یابد حرارت جسمی‏ است نه عطش روحی.

ایشان در کتاب مسئله حجاب با بیان این که حدیث: «الانسان حریص علی ما منع منه» نیازمند به توضیح دارد، می گوید: «انسان به چیزی حرص می‏ ورزد که هم از آن منع شود و هم به سوی آن تحریک شود، به اصطلاح تمنای چیزی را در وجود شخصی بیدار کنند و آن گاه او را ممنوع سازند.» اما اگر امری اصلا عرضه نشود یا کمتر عرضه شود، حرص و ولع هم نسبت بدان کمتر خواهد بود.

 

رابطه مستقیم میان امکانات جنسی و رضایت مندی جنسی

 

حجت الاسلام زیبایی نژاد دانش‌آموخته و استاد حوزه، محقق و پژوهشگر حوزه زنان و خانواده در این زمینه می گوید: «در مباحث اقتصادی، امنیتی و جنسی یک خط فرضی داریم به نام آستانه رضایت مندی و آستانه امنیت. زمانی یکی از مسئولین نیروی انتظامی می‌گفت جمعیت تهران و پاریس تقریباً به یک اندازه است، اما میزان سرقت‌های اتومبیل که در پاریس می‌شود سه برابر تهران است؛ و از طرفی میزان استفاده از دزدگیر ماشین در تهران چند برابر پاریس است. این امر گویای آن است که امنیت در تهران بیشتر است، ولی احساس امنیت کمتر است.»

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

معادله احساس رضایت مندی از زندگی مساوی است با یک خط کسری که صورت آن امکانات و مخرجش توقعات و انتظارات است؛ اگر امکانات بیش از توقعات باشد، رضایت مندی از زندگی بالا می‌آید، ولی اگر امکانات را زیادتر کنیم و از طرفی توقعات بیشتر از امکانات رشد کرد، احساس رضایت مندی از زندگی کم می‌شود. در بحث رضایتمندی جنسی نیز به همین منوال است؛ زمانی که امکانات و انتظارات جنسی فرد به حد تعادل برسد، رضایت مندی جنسی حاصل می‌شود، اما اگر سطح توقعات جنسی را بالا آوردید و امکانات ثابت ماند یا به همان اندازه رشد نکرد، رضایت مندی جنسی کم می‌شود.

 

باز شدن فضای جامعه سبب کاهش رضایت مندی جنسی می شود

 

ایشان در مورد این احساس رضایت مندی در جوانان نسل قبل می گوید: «صد سال قبل فرد با خوردن یک دیزی ساده احساس رضایت مندی می‌کرد، ولی حالا شما انواع غذاها را هم می‌چشید ولی رضایت کمتری دارید. هم چنین مردها قبل از زمان کشف حجاب در خیابان یک سری خانم با روبنده می‌دیدند و تحریک جنسی این افراد برای آن ها کم بود. قدرت مقایسه این خانم‌ها با همسر خود را نیز نداشتند.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

بعد از کشف حجاب، وضعیت جامعه طوری شد که مردها روزی چندین رقم زن می‌دیدند و با همسر خودشان مقایسه می‌کردند؛ در نتیجه مطالبه‌شان افزایش پیدا کرد، ولی همسرشان همان همسر دیروزی و امکاناتشان همان امکانات سابق بود؛ لذا احساس رضایت از زندگی جنسی کم شد. به تعبیر دیگر هر چه فضای جامعه بازتر شود، آستانه رضایت مندی جنسی بالاتر می‌آید و فرد بایستی انرژی بیشتری صرف کند تا به رضایت مندی جنسی برسد. یک زمانی شخص با رابطه عادی با همسرش احساس رضایت می‌کرد، اما الان بهانه‌گیری مرد نسبت به همسرش زیادتر می‌شود و دیگر همسرش برایش جذابیتی ندارد. این اتفاق، اتفاق بدی است؛ یعنی ما بایستی خط آستانه رضایت مندی جنسی را متناسب با امکانات، تسهیلات، و به تعبیری بازار عرضه و تقاضا متعادل کنیم، ولی اگر این تعادل بهم خورد، مشکل ایجاد می‌کند.

 

میل جنسی هدیه خداوند برای تن دادن انسان به ازدواج

 

ایشان با بیان این مطلب که غریزه جنسی ودیعه ای برای بقای نسل انسان از طرف خداوند است می گوید: «در واقع انسان غریزه‌ای انکار ناپذیری دارد به نام غریزه جنسی. اگر من در یک اتاق تنها باشم و یک شیشه شراب هم کنار من باشد، آیا ماندن من در آن اتاق در بسته حرام است؟ خیر. اما اگر در یک اتاق در بسته کنار یک نامحرم باشم و مثلاً در حال مباحثه علمی قرآنی هم باشیم، می‌گویند؛ حرام است. (و بعضی‌ها می گویند خلاف احتیاط است.) تفاوت این دو موضع چیست؟ این است که در طبیعت انسانی خوردن شراب نهادینه نشده، بلکه انسان میل به خوردن مایعات دارد تا تشنگی و عطشش را مرتفع کند، نه این که میل به خوردن شراب داشته باشد، ولی میل جنسی در نهاد بشر قرار داده شده است؛ یعنی از درون دارد ما را به سمت عمل تحریک می‌کند.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

خداوند این نیاز جنسی را در وجود بشر قرار داده تا او را به سمت رابطه زناشویی و تشکیل خانواده هدایت کند. چون اگر قرار بود زندگی خانوادگی منشأ محاسباتی داشته باشد، بسیاری از افراد تشکیل خانواده نمی‌دادند؛ یعنی حساب می‌کردند و می‌دیدند با زن گرفتن باید مخارج یک زندگی را تأمین کنند، اگر فرزندانی به خانواده اضافه شد، باید تا بزرگسالی فرزند از او حمایت مالی داشته باشند و …، ولی وقتی نیاز جنسی و نیاز به آرامش روانی آدم را تسخیر می‌کند، خیلی به این پیامدهایش فکر نمی‌کند. پس کارکرد این غریزه دوام نسل بشر است. البته در روابط خانوادگی نشاط هم ایجاد می‌کند، حتی به سلامت بدن کمک می‌کند و مواردی از این دست. این نیاز جنسی باید در حدی باشد که از یک طرف فرد را به زندگی زناشویی تشویق کند و از طرف دیگر آنقدر افسار گسیخته نشود که دیگر در خدمت عقل نباشد. قوه شهوت باید در خدمت عقل باشد تا به بیراهه نرود و بتواند موجب تقویت رابطه زناشویی شود.»

 

 هرزگی جنسی ره آورد عدم تعادل در بازار عرضه جنسی

 

حجت الاسلام زیبایی نژاد با تشریح وضعیت امروز جامعه بیان داشتند: «در جامعه جدید که تحریکات جنسی افزایش پیدا کرده است، می‌گوییم بایستی اصلاحات فرهنگی را به‌ گونه‌ای در جامعه تقویت کنیم که جامعه نسبت به تعدد زوجات و ازدواج موقت با مدارای بیشتری عمل کند؛ یعنی الان با جامعه‌ای مواجه هستیم که فقط در سال ۱۳۹۱، ۱۴۳۰۰۰ زن در آن مطلقه شده‌اند؛ این زنان مطلقه نیاز عاطفی، نیاز اقتصادی و نیاز جنسی دارند. از طرفی تعدادی از زنان همسر خود را از دست داده‌اند، و تعدادی نیز سن ازدواج‌شان بالا رفته و در مسیر عادی نمی‌توانند همسر پیدا کنند. اگر عطش ازدواج در این ها زیاد باشد، ممکن است در مسیر غیرعادی (عشوه‌گری و…)، نیازهای خود را مرتفع کنند و اگر انضباط اخلاقی داشته باشند، با فشار عصبی دست و پنجه نرم می‌کنند. در چنین وضعیتی که بازار عرضه زیاد است و تقاضای جنسی متناسب با آن نیست، هرزگی جنسی از ناحیه متقاضیان زیاد می‌شود.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

 عدم ازدواج در سن جوانی سبب رفتارهای اجتماعی ساختارشکنانه می شود

 

ایشان رفتارهای تند سیاسی جوانان را ناشی از عدم ازدواج دانسته و می گویند: «اول انقلاب میشل فوکو به ایران آمد. آقای دکتر داوری جلسه‌ای با ایشان داشتند. آقای فوکو به آقای داوری گفتند نظریه جنسی حکومت شما چیست؟ ایشان بحث ازدواج و تشکیل خانواده را مطرح کردند. فوکو گفت که منظور من این نیست؛ ازدواج در همه آیین‌ها وجود دارد، بلکه منظورم این است که نیاز جنسی جوانان را چطور پاسخ می‌دهید؟ بعد گفته بود نیاز جنسی جوانان در هر حکومتی پاشنه آشیل آن است. بسیاری از رفتارهای تند سیاسی، بسیاری از رفتارهای اجتماعی ساختارشکنانه، و… برای این است که جوان در سن ازدواج، ازدواج نکرده و فضای جنسی برای او تبدیل به فشار عصبی شده است.

 

اما متأسفانه می‌بینیم افرادی در نظام در مسند برنامه‌ریزی اجتماعی می‌نشینند که احساسات‌شان از عقل‌شان بیشتر است و نمی‌توانند مصلحت را در مقیاس کلان تشخیص دهند؛ این گونه نمی‌توان حکومت‌داری کرد. مثلاً به یکی از اعضای فراکسیون زنان در مجلس ششم گفته بودند که فلان مشکل را با تعدد زوجات برطرف می‌کنیم. ایشان به جای این که پاسخ علمی بدهد، می‌گوید مشکلی که با تعدد زوجات بخواهد حل شود، همان بهتر که حل نشود.»

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

بالارفتن نقطه تحریک‌پذیری جنسی سبب ایجاد تنوع در رابطه جنسی می شود

 

ایشان ضمن بیان خاطره ای در این زمینه بیان داشتند: «یکی از آپاراتچی‌های سینما در زمان قبل از انقلاب تعریف می‌کرد؛ آن زمان که تازه فیلم‌های غیر اخلاقی به سینما آمده بود و من در پرده سینما آن ها را نمایش می‌دادم، زمان پخش فیلم به جمعیت نگاه می‌کردم و عکس‌العمل آن ها را بررسی می‌کردم.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

در اوایل ورود فیلم‌های غیر اخلاقی، اگر لباس زن بازیگر کمی بالا می‌رفت، جمعیت به هیجان آمده و دست و سوت می‌زدند، ولی بعد از چند سال که دیگر برای جامعه عادی شده بود، تماشاگران حتی در صحنه‌های تقریباً برهنه نیز عادی برخورد می‌کردند؛ یعنی نقطه تحریک‌پذیری جنسی از یک نقطه به نقطه بالاتر منتقل شده و این خیلی بد است؛ یعنی جامعه دیگر از چهره عادی زن تحریک نمی‌شود و باید زن برهنه ببیند، حتی به یک جایی می‌رسد که از برهنگی زن هم تحریک نمی‌شود، لذا راه‌های متنوع در رابطه جنسی را امتحان می‌کند؛ رابطه خشن، رابطه با حیوانات، رابطه با اشیاء، رابطه با عروسک‌های بزرگ باز هم برایش مهیج نیست و می‌رود سراغ همجنس‌گرایی.»

 

اسلام و آموزش نکات جنسی در سطح خانواده و اجتماع

 

آموزش نکات جنسی به تک تک اعضای خانواده: اسلام این دین جامع که در همه ابعاد زندگی بشر دارای قوانین و مقررات است در ارتباط با مسائل جنسی برای حفظ این نهاد خانواده توصیه های برای اعضای خانواده برای حفظ نظام خانواده آورده است. در اسلام بحثی مطرح می‌شود به نام تسهیل‌گردانی جنسی، یعنی شخص زمانی که از خانه خارج می‌شود، نبایستی تشنگی مفرط جنسی داشته باشد. اسلام در واقع در کنار ایجاد این گونه محدودیت‌ها، راه‌های حلال را تسهیل می‌کند؛ می‌گوید در سنین پایین‌تر ازدواج کنید، آداب ارتباط زناشویی را به همسران می‌آموزد، به مرد می‌گوید در رابطه جنسی مانند خروس نباش که به سرعت نیازش را برطرف می‌کند، نیاز تو با همسرت متفاوت است؛ تو زودتر به نقطه ارگاسم می‌رسی و همسرت دیرتر، لذا رابطه جنسی را طولانی کن تا او هم نیازش را تأمین کند، به زن می‌گوید تو هم شوهرت را تحریک کن؛ یعنی جدای از تمکین جنسی، از مستحبات است که زن شوهرش را به خود جذب کند و او را تحریک نماید، مهارت‌های ارتباطی را به زن و مرد یاد می‌دهد.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

به مرد توصیه می‌کند خود را آراسته کن که این آراستگی مرد باعث بالارفتن عفت زنان می‌شود، به پدر و مادر توصیه می‌کند دختران را از سنین نوجوانی به خانه همسر بفرستید؛ چون اگر میوه را زمان به ثمر رسیدنش نچینیم، فاسد می‌شود، و یا توصیه می‌کند برای پسرانتان زود همسر اختیار کنید و حتی از فقر نترسید که خداوند روزی‌رسان است و… این ها را مطرح می‌کند تا شخص نیازهایش را در خانواده پاسخ دهد، اما اگر باز هم مشکل مرتفع نشد، اسلام سوپاپ اطمینان‌های حلالی نیز قرار داده است.

◄ تسهیل‌گردانی جنسی حلال در جامعه: حالا موقعی که می‌خواهیم در سطح کلان جامعه برنامه‌ریزی اجتماعی داشته باشیم، اگر حکومت فقط بر محدودیت‌ها برنامه‌ریزی کند، یعنی مثلاً بگوید “حجاب لازم است”، “با نگاه نامشروع مقابله می‌کنیم”، “هرکسی زنا کرد حد بر وی جاری می‌کنیم”، و… ولی به تسهیل‌گردانی جنسی حلال در جامعه توجه نکند، جامعه تعادل خود را از دست می‌دهد و مقاومت اجتماعی تولید می‌شود، یعنی جامعه جوان نیاز جنسی دارد و نیاز جنسی او نادیده گرفته شده است. ایجاد این محدودیت‌ها بدون در نظر گرفتن تسهیل‌گردانی ازدواج و سوپاپ‌های اطمینان، جامعه را در حالت انفجار قرار می‌دهد و این انفجار خود را به صورت مطالبه جنسی مستقیم (روابط جنسی و مزاحمت‌های جنسی) و یا غیرمستقیم (فشارهای عصبی و…) نشان می‌دهد. شما ببینید جوان قبل از ازدواج در دانشگاه رفتار سیاسی تندی دارد، وقتی ازدواج کرد آرام می‌شود، امید به آینده در او بالا می‌رود، تعلقاتش بیشتر شده و شخصیت جدیدتری پیدا می‌کند.

 

رابطه میان پنبه و آتش یک واقعیت است

 

جامعه‌ای که از نظر جنسی سیراب است، یعنی عطش جنسی آن کنترل شده و جامعه‌ای که غیرت و قانون‌مداری در آن حکم فرماست، نگاه جنسی تعدیل شده‌ای به زن خواهد داشت، ولی هیچ گاه نبایستی نگاه جنسی از بین برود. یک دیدگاه درباره رابطه زن و مرد این است که رابطه بین زن و مرد مثل پنبه و آتش است و باید همیشه از هم دور نگاه داشته شوند، برخی هم می‌گویند نگاه زن و مرد به یکدیگر باید صرفاً انسانی باشد نه جنسی. بنده می‌گویم کسی این نگاه را دارد که حواسش نباشد زن و مرد در نهاد خود کشش جنسی نسبت به یکدیگر دارند و حتی اگر سیراب جنسی هم باشند و در محیط اجتماعی کنار هم قرار بگیرند، تحریک جنسی وجود دارد؛ مگر این که قدیس باشند یا بیمار.

 

حجاب باعث می شود نسبت به مسائل جنسی حریص تر شویم

 

در جامعه ۷۷ میلیونی ما ممکن است ۵ هزار نفر قدیس باشند؛ ولی نمی‌شود نسخه جامعه را براساس این استثنائات نوشت. واقعیت این است که تا وقتی این کشش درونی و این غریزه جنسی بین زن و مرد وجود دارد، پس هم نشینی بین آن ها بدون مخاطره نیست.

 

بزرگان دین در برخورد با نامحرم به مقدار ضرورت اکتفا می کردند

 

در آموزه‌های دینی گفته‌اند که تلاشتان در راستای کاستن از هم نشینی غیرضروری باشد؛ نگفتند حرام است، ولی گفته‌اند اگر ضرورتی ندارد، مستحب است مرد و زن نامحرم با یکدیگر حرف اضافه نزنند. امیرالمومنین هنگام جوانی به زن‌های جوان سلام نمی‌کردند و صرفاً زمانی که آن ها سلام می‌کردند، جواب سلام می‌دادند. درحالی که ثواب پیش‌قدم شدن در سلام بسیار بالاتر از جواب سلام دادن است و می‌فرمودند: ممکن است به خاطر شنیدن صدایشان تشویق بشوم سلام کنم.

زمانی حضرت عیسی‌بن‌مریم(ع) در طوفان می‌مانند؛ غاری را در نزدیکی می‌بینند و می‌خواهند به آن جا پناه ببرند. می‌بینند که زنی هم به آن جا پناه آورده است، بر می‌گردند و به سمت غار دیگری حرکت می‌کنند؛ می‌بینند که یک حیوان درنده در آن غار است؛ ذکر و دعایی می‌خوانند که آن حیوان آرام شود و سپس در آن غار می‌مانند؛ یعنی راضی نمی‌شوند با یک زن نامحرم در یک محیط خلوت باشند. لذا رابطه میان پنبه و آتش یک واقعیت است؛ اگر محیط اجتماعی را به گونه‌ای تنظیم کنیم که این پنبه خشک باشد، به سرعت آتش می‌گیرد؛ ولی اگر آن را خیس نگه داریم با نزدیک شدن به آتش هم به راحتی نمی‌سوزد. حال اگر اقتضای فضای اجتماعی این باشد که زن حضور اجتماعی داشته باشد، باید تدبیری اندیشید که پنبه خیس نگاه داشته شود که این مهم با حفظ حجاب، محیط سالم، فضاهای آموزشی علمی استاندارد و… فراهم می‌شود.

 منبع

۱_کتاب مسئله حجاب شهید مرتضی مطهری (ره)

۲_مصاحبه اختصاصی با حجت الاسلام زیبایی نژاد _ سایت مهرخانه _ ۲۲/۴/ ۱۳۹۲

تسلیت وبلاگ لباس ملی به مناسبت امروز

تعیین جریمه مالی برای خودروهای منافی حجاب؛ بررسی لایحه عفاف و حجاب

تعیین جریمه مالی برای خودروهای منافی حجاب؛ بررسی لایحه عفاف و حجاب

چادر لباس ملیhttp://lebasemelli.blogfa.com/


سخنگوی کمیسیون مشترک عفاف و حجاب از ادامه بررسی لایحه صیانت از عفاف و حجاب در این کمیسیون خبر داد.

ایسنا نوشت: نصرالله پژمان‌فر گفت: به دلیل حساسیت موضوع نمایندگان دستگاه‌های مختلف در جلسه حاضر بودند و به دلیل تصویب کلیات، کمیسیون وارد بررسی مواد شد که مواد اول و دوم پس از بحث‌های زیاد تصویب شدند.

او ادامه داد: در جلسه امروز نمایندگانی از وزارت کشور، وزارت ارشاد، دولت، نهادهای انتظامی و اطلاعاتی و مرکز پژوهش‌های مجلس حضور داشتند و نقطه نظرات خود را مطرح کردند.

بحث‌های مخالف و موافق عنوان شد و حتی برخی پیشنهاد حذف جزء و کل داشتند که در نهایت این دو بند رای آورد و تصویب شد. البته قرار بر این شد که پس از بررسی تمام بندها اصلاحات لغوی و ویرایشی صورت بگیرد.

به گفته پژمان‌فر در بند یک این ماده راننده و یا سرنشین خودروها که اقدام به کشف حجاب،‌ روزه‌خواری و یا مزاحمت نوامیس و حرکات خلاف عفت عمومی انجام دهند، توسط نیروهای کادری یا پیمانی راهنمایی و رانندگی (پس از این که آموزش‌های لازم را دیدند) به مبلغ 100 هزار تومان جریمه شده و در صورت تکرار 10 نمره منفی در گواهینامه می‌گیرند. تکرار این تخلف نیز منجر به توقیف وسیله نقلیه خواهد شد. هم‌چنین پیش‌بینی کرده‌ایم که ماموران پلیس با اخلاقی که در این زمینه آموزش دیده‌اند این مسأله را دنبال کنند.

این نماینده مجلس افزود: در بند دوم کارکنان اجرایی و دولتی دستگاه‌ها که مشمول ماده پنج خدمات کشوری هستند در صورتی که تخلفات ماده بالا را انجام دهند مورد برخورد قرار می‌گیرند که گاهی توبیخ کتبی است و در صورت تکرار جریمه و کسر از حقوق و در صورت ادامه دادن مجازات‌های بیش‌تری مشمول آن‌ها می‌شود.

پژمان‌فر تصریح کرد: ما در این طرح سعی کرده‌ایم بین جرم و تخلف تفکیک قائل شویم و با رویکرد دیگری به آن نگاه کنیم.

تبیین راه‌کارهای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب رسالت همگانی است

تبیین راه‌کارهای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب رسالت همگانی است

%d8%aa%d8%a8%db%8c%db%8c%d9%86-%d8%b1%d8%a7%d9%87%e2%80%8c%da%a9%d8%a7%d8%b1%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%aa%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%ac-%d9%81%d8%b1%d9%87%d9%86%da%af-%d8%b9%d9%81%d8%a7%d9%81-%d9%88-%d8%ad%d8%ac%d8%a7%d8%a8-%d8%b1%d8%b3%d8%a7%d9%84%d8%aa-%d9%87%d9%85%da%af%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d8%aa

 مبلغه اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سیمرغ، در همایش «عفاف و حجاب» که در اداره تبلیغات اسلامی این شهرستان برگزار شد، گفت: تبیین راه‌کارهای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب رسالت همگانی است.

به گزارش ایکنا، سیده معصومه قاضی‌زاده مبلغه اداره تبلیغات اسلامی شهرستان سیمرغ، در همایش «عفاف و حجاب» که در سالن کنفرانس اداره تبلیغات اسلامی این شهرستان برگزار شد، تبیین راه‌کارها و ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در جامعه را وظیفه و رسالت همگانی دانست و گفت: در یک جامعه اسلامی آحاد مردم وظیفه دارند در جهت نهادینه‌کردن این فرهنگ اصیل اسلامی گام بردارند.

وی بد‌حجابی را مشکلی مهم در جامعه اسلامی دانست و ادامه داد: متأسفانه ورود مدهای غربی هر روز بر مشکل  بد‌حجابی در جامعه می‌افزاید و در چنین شرایطی جامعه اسلامی نیازمند به ارائه الگویی فاطمی در عرصه عفاف و حجاب است.

وی بد‌حجابی را عامل مهم انحراف در جامعه دانست و تأکید کرد: ترویج بی‌بند و باری و فساد در جامعه اسلامی به‌یقین سلامت اجتماعی جامعه را به‌خطر خواهد انداخت.

قاضی‌زاده ماه مبارک رمضان را فرصت بسیار مناسبی برای ترویج فرهنگ عفاف و حجاب دانست و افزود: باید از این ماه پر‌برکت در جهت تقویت این فرهنگ دینی در جامعه بیشترین بهره را ببریم.

وی با بیان این‌که ترویج فرهنگ حجاب و پوشش اسلامی در جامعه نیازمند همکاری همه متولیان فرهنگی کشور است، تأکید کرد: صدا و سیما به عنوان یک رسانه ملی ومجموعه‌ای  تأثیرگذار نسبت به ارائه الگو‌های مناسب پوششی می‌تواند نقش مهمی را در ترویج فرهنگ عفاف و حجاب  ایفا کند.

2 فضیلت فراموش شده در دنیای امروز

2 فضیلت فراموش شده در دنیای امروز

داستان آشنایی حضرت موسی (علیه السلام) با دختران حضرت شعیب (علیه السلام) و چگونگی ورود او به خانه آن حضرت، بیانگر حیا و عفت دختران شعیب (علیه السلام) و غیرت موسی (علیه السلام) است؛ چیزی که متأسفانه امروز در جامعه‌مان بیش از پیش دارد رنگ می‌بازد! فضیلتی که گویا اندک اندک دارد به فراموشی سپرده می‌شود!

عفت و غیرت، دو فضیلت فراموش شده

داستان حضرت موسی (علیه السلام) و دختران حضرت شعیب (علیه السلام) را که به حتم شنیده‌ای ... وقتی موسی (علیه السلام) بدون توشه راه و سفر، با پای پیاده به سوی مَدْین روانه شد و فاصله بین مصر و مدین را در هشت شبانه‌روز پیمود، در این مدت غذای او سبزی‌ بود و بر اثر پیاده‌ آبله کرد. وقتی به نزدیک مَدْین رسید، گروهی از مردم را در کنار چاهی دید که از آن چاه با دلو، آب می‌ چهارپایان خود را سیراب می، در کنار آن‌ها دو دختر را دید که مراقب گوسفندهای خود هستند و به چاه نزدیک نمی. نزد آن‌ها رفت و گفت: «چرا کنار ایستاده‌‌اید؟ چرا گوسفندهای خود را آب نمی‌‌دهید؟».

دختران گفتند: «پدر ما پیرمرد سالخورده و شکسته‌‌ای است و به جای او ما گوسفندان را می‌‌چرانیم، اکنون بر سر این چاه مردها هستند، در انتظار رفتن آن‌ها هستیم تا بعد از آن‌ها از چاه آب بکشیم».

در کنار آن چاه، چاه دیگری بود که سنگی بزرگ بر سر آن نهاده بودند که سی یا چهل نفر لازم بود تا با هم آن سنگ را بردارند، موسی (علیه السلام) به تنهایی کنار آن چاه آمد، آن سنگ را تنها از سر چاه برداشت و با دلو سنگینی که چند نفر آن را می، به تنهایی از آن چاه آب کشید و گوسفندهای دختران را آب داد؛ سپس از آنجا فاصله گرفت و به زیر سایه‌ و به خدا متوجّه شد و گفت: «رَبِّ إِنِّی لِما أَنْزَلْتَ إِلَی مِنْ خَیرٍ فَقِیرٌ»؛ «پروردگارا! هر خیر و نیکی به من برسانی، به آن نیازمندم». (1)

دختران به سرعت نزد پدر پیر خود، حضرت شعیب پیامبر (علیه السلام) بازگشتند و ماجرا را تعریف کردند. شعیب (علیه السلام) یکی از دخترانش (به نام صفورا) را نزد موسی (علیه السلام) فرستاد و گفت: «برو او را به خانه ما دعوت کن، تا مزد کارش را بدهم».

 

صفورا در حالی‌که با نهایت حیا گام برمی داشت، نزد موسی (علیه السلام) آمد و دعوت پدر را به او ابلاغ کرد. موسی (علیه السلام) به سوی خانه شعیب (علیه السلام) حرکت کرد.

در مسیر راه، دختر که برای راهنمایی، جلوتر حرکت می کرد، در برابر باد قرار گرفت و باد لباسش را به بالا و پایین حرکت می داد. موسی (علیه السلام) به او گفت: «تو پشت سر من بیا، هرگاه از مسیر راه منحرف شدم، با انداختن سنگ، راه را به من نشان بده؛ زیرا ما پسران یعقوب به پشت سر زنان نگاه نمی‌‌کنیم».

صفورا پشت سر موسی‌ (علیه السلام) آمد و به راه خود ادامه دادند تا نزد شعیب (علیه السلام) رسیدند. (2)

داستان آشنایی حضرت موسی (علیه السلام) با دختران حضرت شعیب (علیه السلام) و چگونگی ورود او به خانه آن حضرت، بیانگر حیا و عفت دختران شعیب (علیه السلام) و غیرت موسی (علیه السلام) است؛ چیزی که متأسفانه امروز در جامعه‌مان بیش از پیش دارد رنگ می‌بازد! فضیلتی که گویا اندک اندک دارد به فراموشی سپرده می‌شود!

در سخنی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ غَیورُ یحبُّ كُلَّ غَیورٍ و لِغیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ ظاهِرَها و باطِنَها؛ خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام كارهای زشت را اعم از آشكار و پنهان تحریم فرموده است»

عفت

یکی از برجسته‌ترین کمالات زن که در قرآن به طور مکرر به آن پرداخته شده و زنان و مردان را به حفظ این خصلت نیکو ترغیب نموده، پاکدامنی و عفت است که از معیارهایی است که خداوند آن را ذکر نموده تا بتوان با انصاف به آن به کمال واقعی دست یافت. عفت در لغت به معنای خودداری و امتناع، و در اصلاح عبارت است از خودداری از شهوت‌رانی حرام. خداوند پاداش عظیم و مورد مغفرت قرار گرفتن را برای کسانی مقرر فرموده که گوهر عفت خود را از هر نوع آلودگی مصون داشته‌اند: «وَالْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِینَ اللَّهَ كَثِیرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِیمًا»؛ «و زنانى كه خدا را فراوان یاد مى‏‌كنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است». (3)

در سخنی از امام علی (علیه السلام) نیز آمده است: «إذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَیراً أَعَفَّ بَطْنَهُ وَ فَرْجَهُ؛ هنگامی که خداوند خیر و خوبی برای بنده‌اش بخواهد، به او توفیق می‌دهد که در برابر شکم و شهوت‌پرستی عفت پیدا کند». (4)

عفت، یک صفت انسانی و ملکه نفسانی و زینت باطنی است که موجب می‌شود تمام اعمال و حرکات و گفتار و پوشش انسان، عفیفانه و فاقد رذیلت‌های شهواتی و هوس‌مآبانه باشند. بر این اساس قرآن کریم، کتاب بی‌نظیر انسان‌شناسی است که انسان را تفسیر و نیازهای حقیقی او را تشریح می‌کند؛ جلوه‌های عفت زنان را بیان فرموده تا زنان در تشخیص مصادیق آن به اشتباه نیفتند و حرمتشان شکسته نشود و عفت و اخلاق عمومی نیز جریحه‌دار نگردد و ضمن بیان‌های گوناگون تشویقی و هشداری، رعایت آن امور عفیفانه را توصیه و واجب نموده است و آن را مسئول حفظ آرامش و عفاف جامعه دانسته است که البته رعایت و عدم رعایت آن‌ها، به میزان ایمان و معرفت زن بستگی دارد.

غیرت

یکی از ارزش‌های مهم اخلاقی که موجب آثار درخشان و سازنده در زندگی انسان می‌شود و باعث کسب عزّت و آبرو و شخصیت ممتاز می‌گردد، خصلت غیرت است. واژه غیرت، در اصل از تغییر و تغیّر گرفته شده و به معنی دفاع شدید از عرض و ناموس، یا مال و کشور و دین است. معمولاً چهره انسان غیور هنگام دفاع، متغیّر و دگرگون می‌گردد و نشانه‌های دفاع جدّی و شدید در چهره‌اش دیده می‌شود. ضد آن، دیاثت و بی‌غیرتی و بی‌تفاوتی و سستی و سهل‌انگاری است که چنین خصلتی، موجب پیامدهای ویرانگر و انحرافات بسیار زشت خواهد شد.

واژه «حمیت» از مادّه «حمی»، به معنی حرارت است و سپس در معنی غضب و سپس به معنی نخوت و تعصب آمیخته با غضب به كار رفته است. (5) این واژه گاه در همین معنی مذموم و گاه در معنی ممدوح و پسندیده به كار می‌رود و اشاره به غیرتِ منطقی و تعصّب در امور مثبت و سازنده است. (6)

این صفت اگر به صورت معتدل در انسان باشد، فضیلتی بزرگ است. به راستی چه فضیلتی از این بالاتر كه انسان را اجازه ندهد بیگانه‌ای به حریم ناموس یا كشور یا دین و آیین او هجوم برد؛ بلكه در مقابل او بایستد و تا سرحد جان دفاع كند.

متأسفانه در دنیای امروز كه ارزش‌های اخلاقی كمرنگ شده و انحرافات اخلاقی خانواده‌هایی را فراگرفته، به ویژه در غرب كه ارتباط زنان و مردان با افراد بیگانه ناپسند شمرده نمی‌شود، این واژه (غیرت) به تدریج به فراموشی سپرده می‌شود و گاه در نظر بعضی، ضدارزش و ناشی از تعصّب كور قلمداد می‌شود و این یك فاجعه عظیم است، در حالی كه بدون غیرت، حمایت و دفاع قوی از ارزش‌ها و افتخارات امكان‌پذیر نیست.

این غیرت خدایی كه سبب دفاع شدید از عِرض و نوامیس و كیان مسلمانان می‌شود، سرمشقی برای همه در مسئله غیرت دینی و ناموسی است و نشان می‌دهد كه در برابر اراذل و اوباش و منافقان كوردل و بیماردلان نباید بی‌تفاوت یا خونسرد بود.

در مسیر راه، دختر که برای راهنمایی، جلوتر حرکت می، در برابر باد قرار گرفت و باد لباسش را به بالا و پایین حرکت می برد. موسی (علیه السلام) به او گفت: «تو پشت سر من بیا، هرگاه از مسیر راه منحرف شدم، با انداختن سنگ، راه را به من نشان بده؛ زیرا ما پسران یعقوب به پشت سر زنان نگاه نمی‌‌کنیم»

 

قرآن به عنوان غیرت دینی در برابر مزاحمان و منافقان و شایعه‌پراكنان، برخوردی قاطعانه داشته و می‌فرماید: «لَئن لَم ینَتهِ المُنافِقُونَ و الّذین فی قلوبهم مَرَضٌ و الُمُرْجِفُونَ فی المدینة لَنغفرینَّكَ بِهِم ثُمَّ لایجارونَكَ فیها اِلاّ قلیلاً مَلعُونینَ اَینَما ثَقفوا اُخِذُوا و قُتّلِوُا تقتیلاً سُنَّةَ اللهِ فی الّذین خَلَوا مِن قَبلُ و لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ الله تبدیلاً»؛ «اگر منافقان و بیماردلان و آن‌ها كه اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می‌كنند، دست از كار خود برندارند، تو را بر ضد آنان می‌شورانیم، سپس جز مدّت كوتاهی نمی‌توانند در كنار تو در این شهر بمانند و از همه جا طرد می‌شوند، و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید. این سنّت خداوند در اقوام پیشین است، و برای سنّت الهی هیچ‌گونه تغییر نخواهی یافت». (7)

در روایات اسلامی نیز اهمیت بسیار زیادی به مسئله غیرت به عنوان یك فضیلت داد شده و حتّی از خداوند به عنوان غیور (كسی كه بسیار غیرت دارد) یاد شده است. (8)

در سخنی از امام صادق (علیه السلام) آمده است: «اِنَّ اللهَ غَیورُ یحبُّ كُلَّ غَیورٍ و لِغیرَتِهِ حَرَّمَ الفَواحِشَ ظاهِرَها و باطِنَها؛ خداوند غیور است و هر غیوری را دوست دارد و به خاطر غیرتش تمام كارهای زشت را اعم از آشكار و پنهان تحریم فرموده است». (9)

رسول‌خدا (صلی الله علیه وآله) نیز فرموده است: «اَلغَیرَةُ مِنَ الیمانِ وَالمِذاءُ مِنَ النِّفاقِ؛ غیرت از ایمان است و بى‌بند و بارى از نفاق». (10)

 

پی‌نوشت:

1.  قصص: 24.

2. بحارالانوار، ج 13، ص 59.

3. احزاب: 35.

4. غررالحكم، ح 4105.

5. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ج 1، ص 579.

6. تفسیر نمونه، ج 22، ص 100.

7.  احزاب: 62 – 60.

8. مكارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ص 436.

9.همان.

10.نهج الفصاحه، ح 2045.

منبع:تبیان

بی‏ حجابی و پیامدهای آن‏

بی‏ حجابی و پیامدهای آن‏

جوان در دوران بلوغ، به علل مختلف، دچار هیجان و میل جنسی زیادی می‏ گردد

در آن هنگام كه خداوند بر حضرت آدم احسان كرد و باغ زندگی او را به وجود «حوا» معنا بخشید، غم تنهایی را از او زایل ساخت . از آن زمان به بعد كه عالم را بقایی و آدم را امیدی به حركت آورد، خیمه زندگی بشر بپا شد . در حالی كه نیمی از آن را «زن‏» استوار كرده بود، موجودی كه بدون او، برای نظام آفرینش، آغاز و انجامی تصور نمی‏شود . بر همین اساس، در آیین حیات‏بخش اسلام برای «زن‏» شخصیتی فوق‏العاده و منزلتی والا مقرر شده است و از او به عنوان موجودی یاد شده كه باید مورد تكریم و مشمول مهر و محبت كافی قرار گیرد . به گونه‏ای كه در قرآن كریم سوره‏ای است‏به نام «نساء» و مشتمل بر 176 آیه . علاوه بر این در اسلام برای تمامی جوانب زندگی فردی و اجتماعی، خانوادگی و زناشویی و حقوق زن، قوانین عادلانه‏ای وضع شده است . و از زنان شایسته آن چنان یاد می‏كند كه گویی هیچ فرشته‏ای نمی‏تواند به مقام او نایل آید . در میان قوانین آسمانی كه خدای متعال، با توجه به نیاز زن به امنیت و آرامش، بر او مقرر كرده است، حكم «حجاب‏» است . حجاب قانونی است كه نه برای محدود كردن استعدادهای زنان، بلكه برای محدود كردن خطرهایی است كه استعدادها و موجودیت زن را تهدید می‏كند . دیدگاه اسلام به اجتماع و مسائل آن، كاملا حكیمانه است . اسلام می‏خواهد جامعه‏ای آن چنان پاك بسازد كه در آن اثری از فساد و انحراف وجود نداشته باشد . از جمله عوامل اساسی كه پاكیزگی اجتماع و سلامت اخلاقی را ضمانت می‏كند، حكم حجاب است . با وجود حجاب، زنان از بی عفتی و عشوه‏گری و انحراف باز داشته می‏شوند و موجب صیانت‏خانواده و جلوگیری از به هم پاشیدگی آن می‏گردد . «حجاب‏» ایمنی بخشنده و نگهبان جامعه است و هرگز هیچ جامعه‏ای نمی‏تواند از پاكی و امنیت اجتماعی برخوردار باشد، مگر وقتی كه زنانشان نخواهند بی‏بند و بار و برهنه باشند; زیرا «بی‏حجابی‏» همچون «وبا» یی است كه در صورت گسترش آن در میان توده مردم، بسیار زود همه را آلوده و بیمار می‏كند . اسلام با دوراندیشی كامل، پیروان خود را به حجاب و ترك خودنمایی امر می‏كند تا پیش از وقوع حوادث خانمان برانداز و شیوع فساد، ریشه‏ های آن خشك گردد و امكان رشد فساد اجتماعی بوجود نیاید .
«بی‏ حجابی و پیامدهای آن‏»
1 . روی‏آوری جوانان به انحرافات جنسی
جوان در دوران بلوغ، به علل مختلف، دچار هیجان و میل جنسی زیادی می‏گردد . هرگاه این هیجان‏ها و فشارهای جنسی، با دیدن صحنه‏های تحریك‏كننده و چهره‏های بزك كرده زنان بی‏حجاب، همراه باشد، جوان را آن چنان بی‏اختیار می‏كند كه دوست دارد با هر وسیله ممكن، شهوت خود را خاموش سازد . چنان كه حضرت امام رضاعلیه السلام می‏فرمایند: «خدای متعال چشم اندازی به گیسوان زنان را حرام دانست; زیرا موجب تحریك مردان گشته، در نتیجه آن، مفاسد و انحرافاتی به وقوع خواهد پیوست كه نه حلال است و نه پسندیده‏» (1)
آیا زنان بی‏حجاب، كه عامل اصلی انحراف جوانان هستند، در جرم و كیفر آنان شریك نیستند؟ و آیا اینان نبودند كه با خودنمایی و هرزگی خود، غرایز جوانان را تحریك كرده و روانه فساد نمودند؟ به هر حال، زنان بی‏حجاب، باید كیفر نابسامانی‏های اجتماعی و روانی كه برای دیگران پیش می‏آورند، به عهده بگیرند .
2 . بی حجابی و خیانت‏های خانوادگی
از آن زمان كه بی‏حجابی در میان زنان رواج یافت، خیانت‏های خانوادگی نیز گسترش پیدا كرد . از آن پس، پیوسته آمار آن رو به افزایش رفته است . بی شك در بسیاری از موارد، شوهر خود زمینه این خیانت‏ها را فراهم می‏نماید; زیرا با همراه بردن همسرش به مجالس مختلط و منحرف كننده و سینماها و تئاترها، عملا بین او و بیگانگان، آشنایی برقرار می‏كند . بیگانگانی كه در اغلب موارد هیچ گونه تعهد و ایمانی در آنان دیده نمی‏شود . یا آن كه مرد، همسرش را وادار می‏كند تا با مهمانان به گرمی دست دهد و با لبخند، خوش آمدگویی كند . سپس، از آنان پذیرایی كند، آن چنان كه گویی همه با او محرمند! همین رفت وآمدها نامشروع، موجب می‏شود كه روابط خانوادگی سست گردد و اختلافات زندگی شروع شود . اینجاست كه كاخ زیبایی خانواده از هم پاشیده و فرو می‏ریزد و بدبختی كودكان آغاز می‏گردد .
3 . دخترربایی و تجاوزات به زنان و دختران
زن و دختری كه زیبایی‏های خود را به دیگران نشان می‏دهند و غرایز جنسی مردان را تحریك می‏كنند، باید تاوان این رفتار ناصواب را با ریختن آبرو و پذیرفتن آسیب جسمی و روانی بپردازند . نظر جوانان منحرف به زنان بی‏حجاب، چیزی جز از دست دادن آبروی آنان نیست . پس تجاوز و ربودن آنان امر عجیبی نیست! دختر ربایی در كشورهایی كه به حجاب معتقد نیستند، بیداد می‏كند . بر اساس گزارش روزنامه گاردین، در آمریكا (واشنگتن) در هر 15 دقیقه، یك دختر ربوده می‏شود (2) یا در گزارش آمده است: آمارهایی كه از كیف‏های دختران دانشجو در انگلستان به عمل آمده، نشان می‏دهد كه 80 درصد آنان، قرص ضدبارداری با خود همراه دارند . (3)
حال سؤال این است، با توجه به سرانجام بی‏ حجابی كدام یك از این دو نمونه «زن بی‏حجاب و بانوی باحجاب‏» بهترند؟ كدام یك متین و محترم‏ترند؟ مقام و منزلت كدام عالی‏تر است؟
در آخر می‏توان گفت: تفاوت میان زن بی‏حجاب و باحجاب مانند تفاوت اتومبیل شخصی و اتومبیل همگانی (اتوبوس، تاكسی) است . اتومبیل همگانی مورد استفاده عموم است . ولی اتومبیل شخصی، تنها به صاحبش اختصاص دارد . و زن بی‏حجاب كالای همگانی است; زیرا همه مردم قادرند آزادانه از او بهره‏مند شوند . چگونه است كه فردی حاضر نیست اتومبیل شخصی خود را به دست راننده‏ای بی انصاف یا حتی دوست‏خود بسپارد چون ممكن است موجب خرابی آن شود . ولی حاضر می‏شود ناموس خویش را در اختیار دیگران قرار دهد تا در معرض انواع بیماری‏ها قرار گیرد .
منبع: كتاب «خواهرم حجاب سعادت است‏» ، نوشته: محمد ابراهیم الموحد القزوینی، مترجم: یوسف آبادنی
پی‏ نوشت:
1 . بحارالانوار . ج 6، ص 103
2 . مجله لبنانی «الدستور» ، 1980
3 . روزنامه مصری «الاهرام‏» ، 1980

علوم ابزاری در دست بانوان، ابزاری برای استفاده ابزاری

(حجاب و عفاف) 
حجاب و عفاف


در غرب علت اینکه شما نباید حجاب داشته باشی این نیست که آزاد باشید، زن برای نوازش چشم مرد، برای بهره وری نامشروع مرد، باید به شکل خاصی در جامعه ظاهر شود و این بزرگترین اهانت به زن است حالا و لو اسم‌های دیگر رویش بگذارند.
آری، با بهانه‌های زیبا و دهان پرکن، زنان را از فضای امن خانه بیرون کشیدند، مسئولیت اداره یک زندگی با تمام سختی‌هایش را به نام حقوق برابر زن و مرد، به عهده‌ی او گذاشتند، او را وارد شاخه‌های مختلف علوم ابزاری کردند و در کوچه و بازار نشان داده و به بورس کالاها وارد کردند تا تمام لطافتش را قربانی کنند. 
و از تمامی اینها برای رسیدن به اهداف خود استفاده کردند، اما هیچگاه به شکست بانوان در زیر بار مسئولیت‌ها، پژمردنشان در بازارها و فرسایش روحشان از این همه ابزار بودن و ابزار دیده شدن توجه نکردند و آمار خشونت علیه زنان و سقط جنین‌ها و زنان خیابانی در اروپا گواهی مستندی است که نشان به ثمر نشستن این معنا از برابری حقوق زن و مرد است. [1]
هر چند زن مسلمان در برابر این ابزار شدن می‌گوید: مرا کالا نپندارید تا زیبایی اندیشه‌ام را ببینید نه زیبایی ظاهرم را. و یک مرد مسلمان با الهام از این روایت امیرالمومنین که می‌فرماید : «به من خبر رسیده که زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بی ایمان و لاابالی می خورد ...»[2]
و صدها آیه و روایت دیگر در رابطه با حجاب وعفاف، به ابزار و کالا نشدن همسر و زنان جامعه کمک می‌کند.
ولی نباید هیچگاه از حیله‌ها و ابزار‌های  دشمن غافل بود.

_____________________________________________
پی‌نوشت:
[1]http://vista.ir/article/306115
[2]امام علی علیه السلام:
«أَلَم یَبلُغنی عَن نِسائِکُم أَنَّهُنَّ یُزاحِمنَ العُلوجَ فِی السواقِ أَلا تَغارونَ؟ مَن لَم یَغِر فَلا خَیرَ فیهِ؛
به من خبر رسیده که زنانتان در بازار تنه شان به تنه مردان بی ایمان و لاابالی می خورد آیا غیرت ندارید؟! کسی که غیرت ندارد خیری در او نیست.»
کنزالعمال، ج۳، ص۷۸۰، ح۸۷۳۵

 

چون می خواستند بی عفت نباشند کشته شدند  

چون می خواستند بی عفت نباشند کشته شدند      روز ملی حجاب و عفاف شورای فرهنگ عمومی كشور وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سالروز قيام مردم مشهد را عليه كشف حجاب، به عنوان روز عفاف و حجاب نام‌‌ گذاری كرده است. قيام مردم مشهد و واقعه‌ مسجد گوهرشاد در مقابله با كشف حجاب، مصداق بارز مبارزه با منكری است كه هنوز متأسفانه آثار شومش در كشور ريشه ‌كن نشده است. حمله‌ قزاق‌ های رضاخانی به مسجد گوهرشاد و مقاومت مردم مشهد نشان از پيشينه‌ درخشان مردم خطه‌ خورشيد، در مقابله با تهاجم فرهنگ غرب محسوب می شود.1      قیام مردم مشهد در مسجد گوهرشاد       روز 21 تیر 1314 قیام مردم مشهد در اعتراض به سیاست‌ های ضداسلامی رضاخان در صحن مسجد گوهرشاد سركوب شد. این قیام زمانی شكل گرفت كه رضاخان دین‌ ستیزی را به اوج خود رسانده و درصدد بود تا سنت‌ های مذهبی و قوانین اسلامی را محو و نابود كند و فرهنگ غربی را به جای آن بنشاند.         رضاخان در پیگیری این سیاست دستور داده بود تا حجاب از سر زنان مسلمان برگیرند، مردان كلاه غربی به سر كنند، روحانیون لباس روحانیت را از تن بیرون كنند و ... در واكنش به این سیاست، روحانیون و مردم مسلمان در هر نقطه‌ ای به مخالفت برخاستند ولی در این ماجرا مشهد پیشقدم‌ شد و قیام شكوهمندی در دل تاریخ به ثبت رسید.         علما و روحانیون مشهد طی جلساتی پنهانی تصمیم گرفتند با این حركت رضاخان مقابله كنند و او را از این كار بازدارند. در یكی از این جلسات پیشنهاد شد آیت الله حاج آقا حسین قمی به تهران برود و در مرحله اول با رضاخان مذاكره نماید تا شاید بتواند او را از اجرای تصمیماتش باز دارد. وقتی آیت الله قمی به تهران آمد، بلافاصله از سوی حكومت دستگیر و ممنوع‌ الملاقات شد. سایر روحانیون نیز در مساجد و مجالس‌، به آگاه كردن مردم پرداختند. مسجد گوهرشاد از جمله مكان‌ های تجمع مردم بود. اجتماعات مردم در این مسجد هر روز بیشتر می‌ شد و شهر حالت عادی خود را از دست می‌ داد و سخنرانان نیز به ایراد بیانات آتشین می‌ پرداختند.        همزمان با بازداشت حاج آقا حسین قمی‌، در مشهد نیز به دستور حكومت‌، روحانیونی همچون شیخ غلامرضا طبسی و شیخ نیشابوری دستگیر شدند. صبح روز جمعه 20 تیر 1314 نظامیان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و به روی آنان آتش گشودند و تعداد زیادی را كشتند و زخمی كردند، ولی مردم مقاومت كرده و سربازان نیز بنا به دستوری كه به آنها رسیده‌، مراجعت كردند. به دنبال این حادثه مردم اطراف مشهد با بیل و داس و ... به سوی مسجد حركت كردند. فردای آن روز جمعیت زیادتری در مسجد گوهرشاد تجمع كردند و علیه اقدامات دولت اعتراض نمودند. سران نظامی و انتظامی مشهد این بار بنا به دستور رضاخان با تجهیزات كامل و افراد فراوان در نقاط حساس مستقر شدند و تفنگها، سلاحهای خودكار و حتی توپها را به منظور سركوب مردم به میدان آوردند. در حوالی ظهر مأمورین نظامی و انتظامی از هر سو به مردم هجوم آورده و در داخل مسجد به كشتار آنان پرداختند. در این واقعه تعداد بسیاری شهید، مجروح و بازداشت شدند. كشتار مردم در این مسجد به اندازه‌ ای بود كه به نقل از شاهدان عینی چند كامیون جنازه از صحنه كشتار خارج كردند. یك روز پس از این فاجعه عملیات دستگیری علما و روحانیون آغاز شد و تعداد كثیری از آنان بازداشت و روانه زندان شدند.        رضاخان با کودتایی که به رهبری انگلیس انجام شد به قدرت رسید. در زمان او براي آماده ساختن زمينه‌ كشف حجاب، مجلس، در ششم دي‌‌ ماه 1307 قانون متحدالشكل نمودن البسه را تصويب كرد كه بر اساس آن، پوشيدن كت و شلوار و كراوات و كلاه فرنگي، برای مردان الزامي شد. تلاش‌های رضا‌خان، باعث شد تا عده‌ ای از زنان غرب‌ زده، به‌ ويژه زنان درباری و دولتمردان، به صورت بی حجاب يا بدحجاب، در مجامع و معابر  عمومی ظاهر شوند و مردم نيز تحت تأثير اختناق و ظلم رضاخانی، حساسيت لازم را از خود نشان ندادند.         در سال 1313 رضا‌خان عازم تركيه شد و با مشاهد‌ه تغييراتی كه رژيم لائيك تركيه به رهبری مصطفی كمال‌ آتاتورك در جهت غربی كردن جامعه‌ مسلمان تركيه اجرا كرده بود، تحت تأثير قرار گرفت و شديدتر از گذشته، در راستای اسلام‌ زدائی و به‌ ويژه حجاب‌ زدائی گام برداشت.      در بهمن 1313، در افتتاح دانشگاه تهران، به دختران دستور دادند كه بدون حجاب به تحصيل مشغول شوند. اقدامات رضاخان در اين جهت، واكنش و مخالفت‌ های مردمي را به رهبری روحانيت باعث شد كه از مهمترين آن‌ها، مي‌توان به سركوب قيام مسجد گوهرشاد و كشتار مردم مظلوم اشاره كرد. بی عفتی رسمی و قانونی اعلام شد     حدود شش ماه پس از فاجعه‌ مسجد گوهرشاد، رضا‌خان با بی اعتنائی به علما و مردم، در روز 17م دي 1314 در جشن فارغ التحصيلی دانش سرای مقدماتی دختران در تهران، مقررات كشف حجاب زنان را به طور آشكار و رسمی اعلام كرد و خود به اتفاق همسر و دخترانش -كه بدون حجاب بودند- در اين جشن كه به ابتكار علی اصغر حكمت، وزير معارف و فراماسونر معروف تشكيل گرديد، شركت و سخنرانی كرد و دوره‌ ای سياه برای زنان ايران در تاريخ آغاز گرديد. پاورقی مطالب فوق از دو منبع زیر انتخاب شده است: 1. http://www.nlai.ir/tabid/2598/mid/5853/ctl/asnad/Default.aspx?Subjectmid=5850&SubjectID=5896. 2. http://www.irdc.ir/fa/calendar/582/default.aspx.
  تاریخ: ۱۳۹۴/۰۴/۲۱ منبع : پژوهشكده عفاف

کشف حجاب به روایت مردم‏

کشف حجاب رضاخان یکی از مهمترین سرفصل‌های تاریخ ایران است که متاسفانه هنوز بعد از گذشت سال‌ها هیچ محصول هنری درخوری در رابطه با آن ساخته نشده، و از آن مهمتر اینکه همچنان خاطرات بسیاری از کسانی که آن دوران را تجربه کرده‌اند نیز گردآوری نشده است، خاطراتی که خیلی‌هاشان می‌توانند دستمایه‌های خوبی برای ساخت محصولات متنوع هنری باشند.
 «دبیرخانه طرح ملی گوهرشاد» مجموعه‌ایست که اساسا بر اساس همین دغدغه شکل گرفته است و در طول ماه‌های گذشته با رصد ظرفیت‌های مردمی مختلف اقدام به ضبط و جمع‌آوری خاطرات مردم از آن دوران و وقایع در سراسر کشور کرده است. در آستانه هشتادمین سالگرد قیام خونین مسجد گوهرشاد تعدادی از خاطرات مردمی جمع شده در این طرح را مرور می کنیم:
۱- مادر بزرگ ام در آن زمان سربندهایی داشتند که به "سرون" معروف است که گل های خاصی دارند و به گونه ای است که سر و گوش ها را می پوشاند. در زمان کشف حجاب خانم ها گودال هایی می کندند و زمانی که مامورین می آمدند سرون ها را داخل گودال می انداختند و روی آن ها خاک می ریختند که مامورین سرون ها را از آن ها نگیرند. مادر بزرگ ام تعریف می کرد که آقایی از مامورین بوده است به نام آقای میرزا رضا که می گفت شرط این که بگذارم سرون بگذارید این است که تریاک در زمین های کشاورزی بکارید. (ایلام)
۲- در دوران کشف حجاب خانواده پدربزرگ ام برای این که با مامورین برخورد نداشته باشند و کشف حجاب نشوند به کربلا هجرت می کنند و مادرشان پس از مدتی در کربلا مرحوم می شوند و در همان کفشداری حرم امام حسین به خاک سپرده می شود.  (فارس)
۳- از وسط روستای ما یک رودخانه عبور می کرد که در زمان کشف حجاب، آژان و مامور گذاشته بودند تا آنجا را کنترل کنند و حجاب از سر زن ها بکشند. مادر بزرگم می گوید من یک بار که مجبور شدم از آن رودخانه و پل روی آن عبور کنم پالتوی بلندی را که مربوط به پدرم بود پوشیدم و موهایم را با کلاه مخفی کردم و از رودخانه عبور کردم و آن ها متوجه نشدند. (قزوین)
۴- در ایام ممنوعیت حجاب مردم صبح های زود عزاداری می کردند  تا مامورها مزاحم نشوند. روزی اطلاع می دهند که مامورها فهمیده اند و دارند می آیند. فردی را می خوابانند و یک پارچه سفید می اندازند روی اش و به عنوان جنازه بالای سرش عزاداری می کنند. مامورها می آیند و فکر می کنند که واقعاً کسی مرده  و آن جا را ترک می کنند. (قزوین)
۵- عمه ام تعریف می کردند که تازه عروس بودند و با چادر سفید عروسی می رفتند برای موارد روزانه از چشمه آب تهیه کنند که در طول حمل آب به منزل، ماموران حکومتی جلوی ایشان را می گیرند و حجابشان را مورد تعرض قرار می دهند. بعد از این اتفاق دیگر بیرون نرفتند و چند روزی هم در بستر بیماری بودند. (مرکزی)
۶- وقتی می خواستند بروند زیارت امام رضا مجاز نبودند با حجاب بروند و در راه و در مشهد مورد هجوم سربازان قرار می گرفتند. در محرم وصفر به عنوان حمام رفتن، در حمام ها عزاداری می کردند. (مرکزی)
۷- با قطار به سفر مشهد می‌رفتند، پاسبان‌های شاهرود آنها را از قطار پیاده کرده تا کشف حجاب کنند، به مادربزرگ ما که چهره‌ای زیبا داشت گفتند تو حیف است حجاب داشته باشی! مادربزرگ ما یک سیلی به پاسبان زد، گفت اگر چادر مارا بر می‌دارید، باید اول دین ما را بگیرید. (تهران)
۸- در دوران ابتدایی در یکی از روستاهای بجنورد زندگی می کردیم. در آن دوران برای عکس گرفتن جهت درج در کارنامه کلاس پنجم باید روسری های خودمان را بر می داشتیم. دختران مدرسه از ترس می رفتند پشت مدرسه پنهان می شدند و خیلی وحشت کرده و ترسیده بودند. ولی با اجبار مدیران مدرسه این کار را می کردیم. (خراسان جنوبی)
۹- آن زمان خروج خانم ها از خانه خیلی کم بود. مثلاً برای حمام که مجبور بودند از خانه بیرون بروند، مادر بزرگم می گفت ما در آن زمان مجبور بودیم یک قابلمه بزرگ (به زبان محلی همدان: قزان) را جلوی پایمان بگیریم و به حمام برویم که اگر ماموران، حجاب از سرمان کشیدند ما آن قابله را روی سرمان بکشیم. چون هر لحظه امکان حمله ی ماموران وجود داشت و در ان صورت ما نمی توانستیم بدون حجاب باشیم. (همدان)
۱۰- مادر بزرگم تعریف می کردند که در زمان کشف حجاب که نیروهای امنیتی به زنان محجبه حمله می کردند ایشان یک حقه ای به کار می بردند که حجاب‌شان حفظ شود. به بهانه شستن ظروف و لباس، لباس ها را روی سرشان می گذاشتند و یک تشتی هم روی آن می گذاشتند و وانمود می کردند برای شستن لباس بیرون می روند. در صورتی که این لباس ها کاملاً موهایشان را می پوشانده است و با همین ترفند به خانه بستگان می رفتند. (سمنان)
۱۱- بعد از اعلام کشف حجاب توسط رضاخان فرماندهان نظامی مردم را کتک می زدند و به زور حجاب ار از سر زنان بر می داشتند. خیلی گیر می دادند. مادر بنده که حافظ قرآن بود می گفت اگر قرار است حجاب را از ما بگیرند از خانه بیرون نمی رویم. و یک بار که مریض احوال بود به خاطر قانون کشف حجاب راضی نشدند برای معالجه به دکتر بروند. (سیستان و بلوچستان)
۱۲- مادر بزرگی معتقد به دین و حجاب و اسلام داشتم که مدت زمان اجرای این قانون از منزل بیرون نمی آمدند و فقط برای امر واجب و برای حمام رفتن بیرون می آمدند. حتی برای این امر واجب هم شبانه بیرون می آمدند. (کرمان)
۱۳- مادر بزرگم حدود ۹۰ تا ۱۰۰ سال سن دارند. همسر شهید هستند؛ به نام محمد نوروزی. زمان کشف حجاب رضاخان در روستای سعادت آباد شهر سیرجان داشتند از سمت روستا به سیرجان می رفتند برای رفتن به دکتر. ماموران آن وقت جلوی این ها را می گیرند و درخواست کشف حجاب می کنند که مخالفت مادر بزرگ و پدر بزرگ مواجه می شوند. درگیری پیدا می کنند، زخمی می شوند و باعث می شود مادر بزرگم حجاب اش برداشته شود و باعث می شود آن ها به دکتر نروند و شکست خیلی بدی برای آن ها بوده است. (کرمان)
۱۴- خانواده پدرم در منطقه اطراف شهر بابک زندگی می کردند. در زمان کشف حجاب، ادشوم (عشایر) مستقر بودند. قزاق ها می آیند و دستور کشف حجاب می دهند. سرباز می آید و می خواسته چارقد زنی را بکشد. زن مقاومت می کند. فرمانده می آید و چارقدش را می کشد و خاله پدرم از پشت با چوب فرمانده را می زند و از اسب می اندازد. فرمانده و افرادش اسلحه می کشند و عشایر نیز اسلحه می آورند و جبهه گیری می کنند برای درگیر شدن. یک ریش سفید شرایط را آرام می کند و آن ها را به غذا دعوت می کند. در آخر تهدید می کنند که دفعه بعد که آمدیم باید همه کشف حجاب کنند. خاله پدرم هم می گوید که دفعه بعد که آمدید، گورتان را آماده کرده‌ایم. یا کشته می شویم یا شما را می‌کشیم. کشف حجاب نمی‌کنیم. سری بعد که می‌آیند پیرمردی آن‌ها را نصیحت می کند که این‌ها پایبندند و خون‌ریزی می‌شوند و تن به این کار نمی‌دهند که آن ها هم عقب نشینی می کنند. (کرمان)
۱۵- مادر بزرگم حامله بودند. از خانه کم تر بیرون می رفتند، از خانواده های سرشناس تهران هم بودند. مامورها ایشان را دنبال می‌کنند و زمین می‌خورد و بچه‌شان سقط می‌شود. (تهران)
 
۱۶- مادر بزرگم تعریف می کردند در خیابان سیروس تهران آژان ها ما را گیر انداختند و چادر از سر من برداشتند. ولی من زیر چادر مقنعه بزرگی داشتم و چادر کمری هم داشتم. من شروع کردم به ایشان بد گفتن، او آمد سمت من که مقنعه من را بردارد ولی من شروع کردم به سر و صورت خود زدن طوری که خون بیرون زد از صورتم و صورتم کبود و سیاه شد. آژان ها تا این صحنه را دیدند فرار کردند و ما هم دیگر از خانه بیرون نیامدیم. (تهران)
۱۷- مادرم می گفتند وقتی که حمام می رفتیم، ماموران رضاخان کنار درب حمام منتظر می‌ماندند تا زنان از حمام بیرون بیایند و چادر از سر زنان و دختران می‌کشیدند و زنان خیلی می‌ترسیدند و وحشت زده خود را به خانه همسایگان می‌کشاندند تا از دست ماموران رها شوند. (تهران)
۱۸- مادر بزرگ ام تعریف می کنند در زمان کشف حجاب خانمی به نام شاه پسند بوده ایشان برای جلوگیری از تعرض به ایشان به صورت خودش زغال می زند و صورتش را کامل سیاه می کند که حتی مامورین هم از کار ایشان تعجب می کنند. (لرستان)
۱۹- مادر بزرگم در یک روستای لرستان، با زن دایی اش بوده. قزاق ها حمله کردند و موهای زن دایی و مادر بزرگ مرا کوتاه می کنند و کلاه سرشان می گذارند. بعد از آن ماجرا هم، پدرِ مادربزرگ ام اجازه نمی دهند که از خانه خارج شوند. (لرستان)
۲۰- پدر بزرگم تعریف می کردند که در آن زمان ساختمان های دو طبقه در بندرلنگه خیلی زیاد بوده است. خیلی ها از هرمزگان به کشورهای حوزه خلیج فارس می رفتند. مادر بزرگم تعریف می کرد برای بیرون رفتن حتماً باید کلاهی سر می کردیم تا ماموران رضاخان کم تر اذیت مان کنند. اهالی بندر لنگه به خاطر داستان کشف حجاب شهر را ترک کردند و به کشورهای حوزه خلیج فارس نقل مکان کردند. حتی بدون جمع کردن وسایل منزلشان. (هرمزگان)
۲۱- پدربزرگ ام در قلعه گیو میناب مداحی می کردند. یکی از امنیه ها که یک مقدار اعتقاد داشت به جلسات ایشان در قلعه می رفت و هماهنگ می کرد تا آن ها عزاداری کنند و دیگر سربازان و نیروهای امنیه با ایشان کاری نداشته باشند. (هرمزگان)
۲۲- مادرم با مادرشون در ملایر زندگی می کردند. مادرشان خیلی مقید بودند و در خانه به مدت زیادی مانده بودند. یک روز با مادرشان می‌روند سر چشمه آب بیاورند. پاسبان ها چادرشان را پاره می کنند. با آن حالِ بد به خانه بر می گردند و چند روزی مریض می شوند. مادرم خوش شاهد این ماجرا بوده است. (همدان)
۲۳- پدر بزرگ یکی از آشنایان در کلانتری یکی از مناطق بوشهر کار می‌کردند. به ایشان می گویند باید با همسرتان به مهمانی ای که کلانتری ترتیب داده است بروید. این بنده خدا به همسرشان این موضوع را تعریف می کنند. همسرشان مخالفت می کند و این بنده خدا می گوید من مامور دولتم و باید از ما در این مراسم عکس بگیرند. همسرشان مجبور می شود با پوششی بروند که هم سمت و سوی آن ها باشد و هم حجابش را رعایت کند. (بوشهر)
 
۲۴- پدرم تعریف می کرد در زمان کشف حجاب به حدی فشار به مردم آورده بودند که زن های سادات تا حدود ۶ ماه از خانه بیرون نیامدند و برای این که ارتباط بگیرند با اقوام و همسایه ها، داخل خانه ها درب کوچکی درست کرده بودند که به خانه های مجاور راه داشت و از این طریق رفت  وآمد می کردند. (بوشهر)
 
۲۵- مادر بزرگم تعریف می کرد که در روستای دستوران که ۱۰۰ کیلومتری سبزوار واقع شده است، ژاندارم ها را می فرستادند سر گله گوسفندها یا سرمزرعه ها که زنان کار می کردند حجاب زنان را با سر نیزه اسلحه بردارند. بعداً مامورها روسری ها را به خانه کدخدا می بردند. مردم و زنان می رفتند خانه کدخدا کلاه پهلوی جای معجر خود از کدخدا دریافت می کردند. کسانی هم که آشنای کدخدا بودند روسری ها و معجرهای خود را پس می گرفتند. (خراسان رضوی)
 
۲۶- در کوچه ها مامور می گذاشتند تا کسی چادر بر سر نکند. اگر هر کسی را با چادر یا حجاب می دیدند دنبال او می کردند و به خانه او می‌رفتند و حتی در چاه‌ها  وتنورها را هم می گشتند و تا پیدایش نمی کردند و روسری را از سر او بر نمی داشتند و چادر او را ریز ریز نمی کردند دست از سر او بر نمی داشتند و ازآن جا نمی رفتند. (خراسان رضوی)
 
۲۷- آن زمان حمام در خانه ها نبود. خانم ها برای حمام رفتن از پشت بام منازل می رفتند تا به حمام برسند تا پاسبان ها آن ها را نبینند. برای شست و شوی ظروف و لباس های خود نیز باید بر لب جوی می رفتند اما چون پاسبان ها موجب آزار و اذیت آن ها می شدند. مجبور بودند از پشت بام به منازل خانواده هایی بروند که جوی آب از منزلشان رد می‌شده است. (اصفهان)
 
۲۸- پدرم از قول مادر بزرگشان می گویند که: مادر من با این که حمام در ۲۰ متری منزل ما بود ولی تا ۷ ماه از خانه بیرون نیامدند حتی به حمام نرفتند عاقبت دیگی را در پشت بام روی هیزم گذاشتند و با آن آب گرم درست کردند و به یک مکافاتی چهارتا دختر خودشون را بعد از ۷ ماه شستند. (اصفهان)
 
۲۹- بنده حدود ۸۷ سال دارم، زمان رضا شاه که چادر از سر زنان بر می داشتند پدر بنده خیلی متعصب بود و شغلش فروشنده عمده فروشی مواد غذایی بود. پدرم قید زندگی را زد و همراه خانواده به کربلا رفت. بعد از مدتی به دلیل بیماری به ایران برگشتیم. حدود ۴ سال کربلا بودیم. بخاطر بی حجابی قید زندگی و مغازه را زد و همه بچه های خود را به کربلا برد. مادرم نیز در کربلا به رحمت خدا رفت. (فارس)
 
۳۰- مامورهای امنیه ابتدا زن های خانه کدخدا را مجبور می کردند که حجابشان را بردارند تا قبح قضیه بریزد و دیگران هم مجبور شوند که حجابشان را بردارند. (فارس)
۳۱- به خان دهستان گز دستور داده بودند دختران را روزانه به میدان دهستان بیاورد و رقص راه بیاندازد. خان بر اطرافیان و فامیل های خود خبر می داد که ماموران امروز می آیند به دختران و زنان خود بگویید یا به مزارع کشاورزی بروند یا از خانه بیرون نیایند. (گلستان)
۳۲- در یکی از روستاهای زنجان یک آقایی آژان ها را دعوت می کند منزل و یک غذای مفصل به آن ها می دهد و بعد از این که خوردند به آن ها می گوید به این نون و نمکی که با هم خوردیم قول بدین چادر از سر زن و بچه من برندارید. اون ها برای اون نون و نمک پای قولشون می مانند. (زنجان)

منبع : رجانیوز 

حجاب؛ قانون مدنی یا اخلاقی؟

به بهانه 21 تیرماه؛ روز حجاب و عفاف
  • حجاب؛ قانون مدنی یا اخلاقی؟
طرح‌های ضربتی ضرورتاً بد نیستند؛ اما مشکل آنجاست که پلیس نگاهی محدود دارد و ...

پس از انقلاب اسلامی ایران، یکی از مسایل بحث‌برانگیز قانون‌هایی است که ریشه در دین دارند و در جوامع غیردینی مشابه آن‌ها وجود ندارد؛ به عنوان مثال، قوانین مقابله با قتل، دزدی یا جرایم اقتصادی در همه کشورها وجود دارد؛ منتها در کشورهای اسلامی حد و تعزیر آن بر اساس دین تعریف می‌شود و در کشورهای دیگر بر اساس فلسفه‌های انسانی. اما قانونی مثل حجاب یا مقابله با روزه‌خواری آشکار قانونی کاملاً اسلامی است که مشابه غیردینی و غیر اسلامی در کشورهای دیگر ندارد. بنابراین، مهم‌ترین وجه تمایز یک حکومت دینی با انواع حکومت غیردینی در مبانی قانون‌گذاری است که می‌بایست بر مبنای دین و فلسفه دینی صورت پذیرد؛ و مهم‌ترین نمود این تفاوت در قوانین کاملاً اسلامی مانند قانون حجاب اجباری می‌باشد.

حجاب اگر چه «اقدامی» فردی است، اما تبعات و اهداف آن جمعی است و حکومتی که بر اساس دین اسلام شکل گرفته، موظف به وضع قوانینی برای رعایت حجاب در سطح جامعه می‌باشد. نکته بسیار مهم در این میان اینجاست که نه میزان دین‌داری همه مردم در یک جامعه دینی و حکومت اسلامی یکسان است و نه همه مردم مسلمان هستند. در نتیجه وجه اشتراک مردمی که در سایه نظام جمهوری اسلامی ایران و حکومت اسلامی زندگی می‌کنند، مسلمان بودن نیست، بلکه همچون جوامع غیردینی «قانون» وجه اشتراک تمام مردم به شمار می‌آید؛ بنابراین، به جای نگاه فردی یا اخلاقی و دینی به مسئله حجاب، ضرورتاً می‌بایست نگاه قانونی و قانون‌مدارانه به این موضوع داشت.
اقداماتی که طی بیش از سه دهه از زمان انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ تاکنون در خصوص حجاب صورت گرفته با اشکالاتی مواجه بوده است؛ اشکالاتی که باعث شده بحث حجاب در ایران در یک وضعیت بلاتکلیف و نامشخص قرار گیرد؛ شرایطی که نه حجاب اجباری به چشم می‌خورد و نه آزادی حجاب!

3748_hijab.jpgقانون گذاری
ابتدایی‌ترین اشتباهات را باید به قانون گذاران نسبت داد. زمانی که اوایل انقلاب اسلامی، امام خمینی(ره) در خصوص ضرورت حفظ حجاب اشاراتی داشتند، تنها کاری که مجلس شورای اسلامی انجام داد، تصویب حدود تعزیر بی‌حجابی در عین عدم شفافیت و دقت بود. عدم شفافیت آنجا بود که تعریف مشخصی از حجاب و بی‌حجابی ارائه نشده  و عدم دقت نیز آنجا نمود داشت که نه ضمانت اجرایی برای این قانون لحاظ شده و نه مرجع نظارت و تصمیم‌گیری در خصوص شیوه اجرای این قانون مشخص شده بود.
در سال‌های اخیر نیز، شورای عالی انقلاب فرهنگی که مصوبات آن به عنوان سند بالادستی، حکم قانون دارد و لازم‌الاجراست، وارد میدان شد؛ اما این شورا نیز قانونی برای «ترویج حجاب و عفاف» تصویب کرد، نه قانونی برای رعایت حجاب. در این میان، مصوبه شورا بیش از بیست نهاد دولتی و حکومتی را موظف به اقدامات مشخصی نمود که تنها نیروی انتظامی با راه‌اندازی گشت ارشاد تلاش نمود نقش خود را ایفا کند – نقد عملکرد گشت ارشاد فرصت مقتضی خود را می‌طلبد. به بیان دیگر، مصوبه شورا نیز توجهی به جایگاه قانون به عنوان وجه اشتراک مردم نداشته و تنها به دنبال ترویج وجه فردی حجاب در میان مردم است.

نظارت و اجرا
مشکل نظارت بر قانون، تنها به مسئله حجاب محدود نمی‌شود. متأسفانه جایگاه قانون در ایران، به نحو شایسته شناخته نمی‌شود. بخشی از این مشکل به فرهنگ‌سازی برای حاکمیت قانون و بخشی به عملکرد مسئولان در حفظ قانون و شأن آن باز می‌گردد. به عنوان مثال، قوانین راهنمایی و رانندگی همان قدر قانون هستند که قانونی در مقابله با دزدی و قتل! اگر طبق قانون پرهیز اختلاس و رانت‌خواری، تعرض به حقوق دیگران، تجاوز و... ضروری است، رعایت حجاب و قوانین راهنمایی و رانندگی نیز قانونی و ضروری است. متأسفانه فرهنگ قانون‌مداری در ایران هنوز جانیافتاده است.
بدتر از آن اینکه، نیروی انتظامی که ناظر و حامی قانون است، عملکرد ضعیفی در این خصوص دارد. در حالی که یک پلیس باید نگاه جامعی به قانون داشته باشد، معمولاً نیروی انتظامی ایران به صورت مقطعی و موسمی به برخی قوانین حساسیت نشان می‌دهد. به عنوان نمونه، گاهی بر بستن کمربند ایمنی تمرکز می‌کنند، گاهی بر سرعت غیرمجاز و گاه حجاب و پوشش زنان. طرح‌های ضربتی ضرورتاً بد نیستند؛ اما مشکل آنجاست که پلیس نگاهی موردی و محدود دارد و معمولاً خارج از این بازه زمانی حساسیتی روی این تخلفات ندارد.
این نگاه از آنجا نشات می‌گیرد که قانون به حاکمیت خود در جامعه نرسیده است و بسیاری از مسئولان و ناظران نه اهتمام جدی دارند و نه خود قانون را چندان جدی می‌گیرند. جالب اینجاست که از آنجایی که در حکومت اسلامی، قوانین مبتنی بر شریعت اسلامی تصویب می‌شوند، جایگاه شرعی نیز پیدا می‌کنند؛ همان طور که امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری به عنوان رهبران و بسیاری از مراجع معظم تقلید تبعیت از قانون را واجب شرعی می‌دانند. بنابراین، علاوه بر دقت در قانونگذاری، نظارت بر قانون‌مداری و حسن اجرای قانون نیز اهمیت دوچندانی در جامعه ما دارد. این نظارت می‌بایست با اهتمام و جدیت تمام صورت پذیرد تا علاوه بر قانون حجاب، تمامی وجوه قانون مورد احترام و اجرا قرار گیرند.

فرهنگ‌سازی
در زمینه فرهنگ‌سازی برای ترویج قانون‌مداری، به دلیل مشکل فوق، نه تنها اقدام صحیحی صورت نگرفته است، بلکه نسبی‌گرایی مسئولان باعث شده تا به جای فرهنگ‌سازی، ارزش‌های اجتماعی که منجر به قانون‌مداری می‌شود نیز از بین برود. مهم‌ترین آسیب‌ها در این زمینه از سوی صدا و سیما و سینما بر پیکره فرهنگ اجتماعی مردم وارد آمده است. تصویری که از حجاب در سینما و تلویزیون، به عنوان «دانشگاه عمومی» و تاثیرگذارترین رسانه در ایران، ارائه شده است تصویری نسبی و از سر اجبار است که الگوهایی متناقض و متضاد در اختیار مخاطب می‌گذارد. این افراط و تفریط‌ها و بلاتکلیفی‌ها تا آنجاست که صدا و سیما مجبور می‌شود تولیدات خود را سانسور نماید! علاوه بر این، الگوهایی که گهگاه برای ارائه تصویری از حجاب یا زن محجبه ارائه شده است، بازیگرانی بوده‌اند که تصاویر بی‌حجاب و اصطلاحا بدحجاب آن‌ها نیز منتشر شده و مخاطب را با دوگانگی و تناقض روبرو می‌کند.

3747_hijab.jpgراهکار پیشنهادی
با بررسی اشکالات عمده در خصوص قانون حجاب، باید دید چه اقداماتی می‌توان جهت شفاف‌سازی و اصلاح وضعیت انجام داد. حکومت اسلامی وظیفه دارد حفظ حجاب در جامعه را تضمین نماید و مهم‌ترین ابزار برای این مهم، ابزار قانون است. بنابراین، اولین قدم تصویب قوانینی دقیق و شفاف در خصوص حجاب است که در آن حد و حدود حجاب برای مسلمانان، غیرمسلمانان و اتباع غیرمسلمان خارجی که وارد ایران می‌شوند، به تفکیک تعیین شده باشد. علاوه بر این، مرز عدم رعایت حجاب و جریمه‌ها و تعزیراتی که برای آن لحاظ می‌شود نیز باید به ‌روزرسانی و واقع‌بینانه شود.

قدم دوم، قانونگذاری در حوزه مسایلی است که تاثیر مستقیم و غیرمستقیم بر عفاف و حجاب می‌گذراند. به عنوان مثال واردات لباس‌هایی که با نفس مساله حجاب تناقض دارند، برنامه‌ها و اقداماتی که به ترویج بی‌حجابی و بی‌حیایی می‌پردازند، و اقلامی که ماهیتا و اصالتا کاربرد خلاف عرف و شرع دارند باید با قانون‌گذاری دقیق و صریح مورد توجه و برخورد قرار گیرند.

قدم سوم، تصریح در ضمانت اجرای قانون و نظارت بر حسن اجرای آن است. یعنی هم مجریان و هم ساز و کارهایی که طبق آن از اعمال سلیقه و کارهای کلیشه‌ای و نسبی پیشگیری شود باید به دقت تعیین شوند. علاوه بر این، نیروی انتظامی به عنوان پاسدار قانون، می‌بایست نیروهای خود را به نحوی تربیت نماید که جامع‌نگر باشند و در عین حال که در مقابله با سرقت و امثال این جرایم جدیت دارند، در مقابله با عدم رعایت حجاب نیز اهتمام جدی داشته باشند.

قدم چهارم، فرهنگ‌سازی برای قانون‌مداری است که اهتمام جدی مسئولان و رسانه‌ها را می‌طلبد. از آنجایی که قوانین حکومت اسلامی با شرع اسلامی تطبیق یافته و از تنفیذ شرعی برخوردارند، قانون می‌بایست به عنوان فصل خطاب و وجه اشتراک تمامی مردم کشور شناخته شود. در این فرهنگ‌سازی، ترویج الگوی صحیح حجاب نیز باید مورد ملاحظه باشد. متأسفانه تاکنون این الگوسازی‌ها به نحوی پیش رفته که بر خلاف نگرش اسلامی، در میان افکار عمومی تنها «چادر» به معنای حجاب شناخته شده است و هر کس «چادر» نداشته باشد، بی‌حجاب یا بدحجاب تلقی می‌شود.

اما مهم‌ترین قدم، توجه به نقش مردم است. با ارائه الگوی صحیح و شفاف از حجاب و فرهنگ‌سازی برای رعایت آن، می‌بایست زمینه‌های امر به معروف و نهی از منکر توسط مردم نیز آماده شود. بنابراین، علاوه بر قوانینی که پیشتر ذکر شد، ضروری است قوانینی تصویب شود تا مردم بتوانند به مسئولیت‌های اجتماعی خود برای نظارت بر اجرای این قانون (و قوانین دیگر) عمل کنند و حافظ فرهنگ و قانون مملکت خود باشند. این امر مستلزم تصویب قوانینی کاملاً شفاف و جزیی‌نگر است که از بروز مشکلات در اجرای این امر جلوگیری نماید.

زن گمشده امروز

زن گمشده امروز

سید عبدالرسول علم الهدی

از قرن نوزده، زن را مسئله کردند و به بهانه احقاق حقوق، او را از وابستگی به خانواده جدا کردند و غرور را به او هدیه دادند.   

دنیای مدرن امروز به مسائلی همچون مسئله زن پیچیده شده است، که جریان فمینیسم با گروه های مختلف و آراء متفاوت برای حقوق از دست رفته زن در طول تاریخ، از دل مدرنیته برآمده و تلاش می کند. هم اکنون با زنِ مرد شده ای مواجه ایم که برای خود شغل و تحصیلات و تفریحات مستقل در هرچه بخواهد و علاقه داشته باشد، دارد. او به خود مستقل است و به هیچ کس وابسته نیست.

جامعه ایران هم به همان نسبت که به مدرنیته غرب نزدیک می شود، به مسائل آن مبتلا شده و متاسفانه در برخی موارد با راه حل های آن جوامع پیش می رود. مثلا اگر افسردگی داشته باشید و به روانپزشک مراجعه کنید، شما را به دوستی با جنس مخالف دعوت می کند! اگر زن باشید و به جامعه شناس مراجعه کنید، شما را به بیرون آمدن از محیط خانه و اشتغال در هر محیط کاری دعوت می کند و .... اما در این جامعه انقلابی از جنس اسلام شده و قرار است اسلام مسائل، نیازها، خواسته ها و پاسخ ها را در پیش روی ما قرار دهد و ما هم به بهترین وجه تبعیت کنیم.[1] هرچند تا خضوع در برابر اسلام نداشته باشیم به اطاعت بهتر نخواهیم رسید...

به نظر می رسد جامعه ایران، هم اکنون با هویت گمشده ای از زن مواجه است که نمی تواند مسائلی همچون حجاب و عفاف و علم آموزی و اشتغال زن را حل کند. این گمشدگی نتیجه تفکر در ساختار مدرنیته و جستجوی پاسخ از متن دین است. از متن دین خواسته می شود تا اشتغال زن در محیط مردانه را توجیه کند! از متن دین خواسته می شود تا ناهمگونی ارتباطات نامحرمان و اختلاط را توجیه کند!... بنابراین دیگر این حدیث زهرای اطهر(سلام الله علیها) فهمیده نخواهد شد: «برای زنان بهتر آن است که مردان را نبینند و مردان نیز آنان را نبینند.‏»[2] (مجلسی، 1404ق، ج43: 54)  یا روایت «بهترین مسجد برای زن، خانه اش است»[3](شرح من لایحضره الفقیه، ج2: 850) چگونه فهمیده می شود؟!

با توجه به روایت امام صادق علیه السلام که می فرماید:«همانا خداوند متعال ملکش را بر مثال ملکوتش خلق کرد و اساس ملکوت اش را بر جبروت اش قرار داد تا از ملکش به ملکوتش و از ملکوتش به جبروتش دلالت کند و راه پیموده شود.»[4](شیخ بهایی، 1384: 28) هر خلقتی در این جهان مادی، صورتی در ملکوت و نهایتی در جبروت دارد که جبروت را خدا قرار داده و انسان مختار باید ملکوتش را سامان دهد تا جبروتش در همین عالم مادی ظهور یابد.

مسیر تکامل همه خلایق، عبودیت پروردگار است که عبودیت جز با خشوع و خضوع در برابر او به کمال نمی رسد. هویت گمشده مرد و زن امروز هم در عبودیت ایشان است تا ملکوت شان ساخته شود. خداوند جبروت زن را بر مظهر جمال آفریده است. (ر.ک: جوادی آملی) اما از زن چه انتظاری دارد؟ « وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها»(الروم/21) و « هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها»(الاعراف/189)

زن محل سکونت و کانون آرامش خانواده است و به عبارت دقیق تر مدیر عاطفه و احساس در خانواده است که موجب شکل گیری تربیت دینی کودکان، دلبستگی شوهر به خانواده و بالاخره قوام زندگی می شود. از آنجایی که آرامش اصلی به ذکر الله است «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب‏»(الرعد/28)، زنی که در مسیر عبودیت الله باشد می تواند سکونت حقیقی و دائمی برای خانواده باشد زیرا خود را در برابر ولایت مسئول می داند که ولایت از زن، خوب شوهرداری کردن را خواسته است.[5] ولایت از زن، به حداقل رساندن ارتباط با نامحرم را خواسته است.[6] ... و او در برابر امر مولا تواضع می کند چون می داند که سعادت دنیا و آخرت اش در اطاعت مولاست که او جز خیر چیز دیگری برای بنده اش نمی خواهد.

زن در بستر زندگی اسلامی خود، وظیفه اصلی اش را عفاف برای خانواده می داند و در مسیر دستیابی به بهترین نوع انجام وظیفه، به اشتغال و تحصیل علم و معرفت می پردازد. اساسا، ظهور اجتماعی زن در ظهور عفت او در جامعه است که حتی بدسرشت ها[7] را به حیا وامی دارد. اما او الگوی رفتاری می خواهد تا تبعیت اش را به بهترین وجه متمایل کند و چه الگویی از فاطمه سلام الله علیها بهتر؛ شوهرداری کرد، تربیت نسل کرد، عبادت کرد، تعلیم احکام زنان را کرد و .... و برای ولایت با اشک و فریاد مبارزه هم کرد.

اما ....   امروز ....  

مرد دنیای امروز به دنبال زن با حیا و آرامش دهنده می گردد و زن دنیای امروز به دنبال مرد غیورِ باعفت است. تعجب آنکه مرد چشم چرانی و دوست یابی می کند تا به دلخواه اش برسد و زن خودآرایی و بی حیایی می کند تا مردش را بیابد!  ...  و شیطان به هردو می خندد  ...  و مولا بر هر دو نگران ...

 

منابع:

1.      شيخ بهايى، محمد بن حسين، منهاج النجاح في ترجمة مفتاح الفلاح، 1جلد، حكمت - تهران، چاپ: ششم، 1384ش.

2.      جوادی آملی، عبدالله. زن در آینه جمال و جلال الهی، قم: نشر اسراء.

3.      مجلسى، محمدتقى بن مقصودعلى، روضة المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه (ط - القديمة)، 14جلد، مؤسسه فرهنگى اسلامى كوشانبور - قم، چاپ: دوم، 1406 ق.

4.      كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق.


 


[1]«... فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه‏»(الزمر/18)، هاء به اتباع برمی گردد.(رک: المیزان)

[2]خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال

[3]خير مساجد المرئة بيتها

[4]انّ اللَّه عزّ و جلّ خلق ملكه على مثال ملكوته، و اسّس ملكوته على مثال جبروته ليستدلّ بملكه على ملكوته و بملكوته على جبروته

[5]«جِهَادُ الْمَرْأَةِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ»(الکافی، ج5: 9)

[6]خَيْرٌ لِلنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَيْنَ الرِّجَالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَال و «وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ...»(احزاب/53)

[7]«.. فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذي في‏ قَلْبِهِ مَرَض‏..»(الاحزاب/32)

علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

0

کشف حجاب و روزملی عفاف و حجاب

علت نامگذاری 21 تیر ماه به عنوان روز حجاب و عفاف

آن هایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند، با آن ها حرفی نداریم که آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزدیده اند

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس اصفهان ، برخی از وقایع در روز کشف عفاف و حجاب در تاریخ 17 دی ماه سال 1314 جشنی که در دانشسرای مقدماتی برای انجام مراسم فارغ التحصیلی برگزار بود. در این مراسم رضا شاه به همراه همسرش تاج الملوک و دو دخترش اشرف و شمس بدون حجاب ظاهر می‌شوند. زنان وزرا و سایر درباریان نیز به همراه همسرشان بدون حجاب در این مراسم حاضر می‌شوند. این روز و این مراسم آغازی بر ممنوعیت حجاب و اجرای سیاست های مختلف در راستای آن بود. هدف از این کار را هم از کلام امام خمینی (ره) بیان می کنیم که فرمودند: "نقشه این بود که با توطئه کشف حجاب مفتضح در زمان قلدر نافهم، رضاخان، این قشر عزیز را که جامعه را باید بسازند، تبدیل کنند به یک قشری که فاسد کنند جامعه را و این نقشه نه اختصاصی به شما بانوان داشت، بلکه جوانان مرد را هم همین طور، بکشانند به مراکز فساد و آن طور که می‌خواهند آن‌ها را تربیت کنند که اگر چنانچه کشورشان به دست هر کس بیفتد، بی تفاوت باشند یا مؤید . بیان می شود .

زیرپا نهادن رسوم مذهبی

وقتی رضاخان به قدرت رسید، درصدد فریب مردم برآمد. او با پای پیاده همراه دسته جات عزاداری حرکت می کرد و در مجالس عزاداری و تکیه ها حاضر می شد و خود را مقیّد به اصول مذهب نشان می داد. اما بعد از پا گرفتن قدرتش، همه تلاش خود را در راه زیر پا نهادن رسوم مذهبی به کار بست. او در راه رسیدن به اهداف شوم و پلید خود، حتی حرم مطهر امام رضا علیه السلام را به خاک و خون کشید و واقعه مسجد گوهرشاد، نمونه بارز و علنی دشمنی او با اسلام بود.

تغییر لباس دستور استعمارگران

رضاخان به دستور استعمارگران غربی و به کمک جریان وابسته روشن فکر، تمام توان خود را در تغییر لباس ملی به کار گرفت و به عنوان لباس متحدالشکل، مردم را مجبور به تغییر لباس و کلاه نمود و از تمامی قدرت و ابزاری که در دست داشت،برای این مقصد استفاده کرد. او لباس روحانیت را ممنوع و منوط به اخذ اجازه نمود. سفر رضاخان به ترکیه، یکی از توطئه های روشن فکران وابسته بود تا رضاخان تحت تأثیر قرار گیرد و در تغییر ماهیت ملی و اسلامی ایران تلاش نماید.

پیش بینی مخالفت روحانیون

در زمان رضاخان، پیش از آن که طرح تغییر لباس و بر سر گذاشتن کلاه شاپو به مرحله اجرا درآید، برای جلوگیری از مخالفت روحانیان، نخست دولت اعلام کرد به این دلیل که اشخاص غیر روحانی یا روحانی نمایان، نتوانند از پوشیدن لباس و عمامه سوء استفاده کنند، باید اشخاصی که به این لباس ملبّس هستند، از دو نفر از مراجع گواهی بگیرند که آیا برای پوشیدن لباس روحانیت صلاحیت دارند، یا خیر و مجتهدان نیز شهادت نامه بدهند. سپس روحانیان گواهی را به وزارت معارف ببرند و اجازه پوشیدن لباس دریافت کنند. دولت بدین ترتیب، در مورد کسانی که معمّم بودند، سخت گیری هایی نمود. پس از آن، افراد معمّم، یا در معابر رفت وآمد نمی کردند و در خانه می ماندند، و یا اگر در معابر رفت و آمد می کردند، گرفتار پلیس می شدند.

تأثیر اقتصادی تغییر لباس

تأثیر اقتصادی تغییر لباس و کشف حجاب، این بود که زمینه استفاده از لباس ها، لوازم آرایش و سایر فراورده های ظاهر فریب سرمایه داری فراهم گردید؛ زیرا تا وقتی که مرد و زن ایرانی لباس سنتی خود را می پوشیدند، طبعا مناسب با آن زیور آلات مصرف می کردند و بیش تر لباس ها و زیور آلات نیز در داخل کشور تولید می شد و محتاج محصولات غربی نبودند. این موضوع، برای سرمایه داری غرب غیرقابل تحمل بود. از این رو، با تغییر لباس مردان و زنان به سبک اروپایی، ایرانیان مجبور شدند تولیدات آن ها را وارد کشور کرده، سپس تهیه و مصرف کنند. بدین ترتیب، کم کم صنایع داخلی از قبیل کارگاه های نسّاجی پارچه و شال و نمدمالی و عبابافی و..، چون نمی توانستند با مدهای رنگارنگ پاریس و لندن و نیویورک مقابله و رقابت کنند، از بین رفتند و سرمایه های داخلی، به جای تولید، مجبور به واردات شده و سرمایه داران استعماری هم درآمدهای سرشاری را به جیب زدند.

باید صورتا و سنتا غربی شویم

رضا شاه بعد از مسافرت ترکیه، در اغلب اوقات، ضمن صحبت از پیشرفت سریع کشور ترکیه، از تغییر لباس مردان و رفع حجاب خانم ها سخن می گفت و این مسأله را تشویق می کرد. او یک روز اوایل خرداد 1314، هیأت دولت را احضار کرد و گفت: «ما باید صورتا و سنتا غربی شویم و باید در قدم اول، کلاه ها تبدیل به شاپو شود. پس فردا که افتتاح مجلس دوره دوازدهم است، همه باید با شاپو حاضر شوند و در مجالس باید کلاه را به عادت غربی ها از سر بردارند و نیز باید شروع به رفع حجاب زن ها نمود. شما وزرا و معاونان باید پیشقدم شوید».

جنبش شیراز، مقدمه قیام مشهد

چند ماه قبل از قیام مردم مشهد، یعنی در یکی از شب های جمعه ماه ذی الحجه سال 1353ق، وزیر معارف مسافرتی به شیراز می کند و به مناسبتی، مجلس جشنی با حضور قشرهای مختلف مردم برپا می شود. پس از ایراد سخنرانی ها و نمایش، در خاتمه، عده ای از دوشیزگان بر روی صحنه نمایان می شوند و ناگهان نقاب از چهره برمی گیرند و ارکستر آهنگ رقص می نوازد و دختران به پای کوبی می پردازند. در این هنگام، عده ای به عنوان اعتراض از آن جا خارج می شوند. روز بعد، این خبر مانند بمبی صدا می کند و عده ای از مردم در مسجد وکیل اجتماع می نمایند. سید حسام الدین فالی که از عالمان و روحانیان با نفوذ شیراز بود، به منبر می رود و این گونه اعمال را تقبیح و محکوم می کند. خبر جنبش شیراز و تعطیل بازار به تهران می رسد، به ناچار دستور گرفتاری سید حسام الدین صادر می شود و او را زندانی می کنند.

تغییر لباس، مقدمه کشف حجاب

خبر گرفتاری حسام الدین فالی از روحانیان شیراز به حوزه علمیه قم، مشهد و تبریز می رسد. در تبریز دو مرجع بزرگوار، یکی آیت اللّه سید ابوالحسن انگجی و دیگری آیت اللّه آقا میرزا صادق، درباره تغییر لباس و کلاه شاپو اعتراض می کنند. از تهران دستور تعقیب داده می شود که آن دو نفر توقیف و به سمنان تبعید می گردند. در مشهد هم که دستور تغییر لباس، به همراه خبر جشن شیراز و گرفتاری فالی و تبعید دو نفر از عالمان تبریز، غوغایی برپا می کند و مراجع روحانی را سخت ناراحت نموده، جلساتی برای بحث و گفت وگو درباره این مسایل تشکیل می گردد. در این جلسات، مسأله تغییر لباس مطرح می شود و علما اظهار عقیده می کنند که دنباله تغییر لباس، به برداشتن حجاب منتهی خواهد شد و باید با شدت از آن جلوگیری نمود.

تغییر لباس پیامد تغییر فرهنگ

تغییر لباس، همواره پیامد تغییر یک فرهنگ است و انسان تا با فرهنگ خود وداع نکند، نمی تواند با لباس خود وداع کند و تا فرهنگ یک قوم را نپذیرد لباس آنان را به تن نمی کند.

درست به همین دلیل است که در احادیث ما آمده است که هر که خود را به گروهی شبیه سازد، هم از آن گروه به شمار می آید». لباس هر انسان، پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ پیروی می کند. هم چنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود، اعتقاد خود را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند، هر انسان نیز مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد.

گرد همایی مردم در مسجد گوهرشاد

مسجد گوهرشاد، محل اجتماع و سخنرانی بر ضد لباس بیگانه و اسلام زدایی شده بود. با بازداشت برخی از عالمان مبارز، اجتماعات وسیع تر گردیده و لحن سخنرانان آتشین تر و شعار مردم تندتر شده بود. از مرکز به شهربانی مشهد دستور داده شد که واعظان معروف شهر را دستگیر کنند. اما گردهمایی فزاینده مردم در مسجد گوهرشاد برای شنیدن سخنان واعظان و روحانیان، بیش تر شد. علما و مجتهدان در منزل یکی از مراجع اجتماع کرده و تصمیم گرفتند که تلگرافی به شاه مخابره و او را از اقدامات ضد دینی اش منصرف سازند. این تلگراف به امضای هشت تن از علمای متعهد ارسال گردید. سپس خطبای معروف و مشهور چون شیخ مهدی واعظ خراسانی، شیخ عباس علی محقق و شیخ بهلول در مسجد گوهرشاد به منبر رفتند و مردم را بیش از پیش آگاه ساختند.

حمله به مسجد گوهرشاد

صبح جمعه 20 تیر سال 1314، قزّاقان رضاخان برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا به روی مردم تیراندازی کردند و در این ماجرا، حدود یک صد نفر کشته و زخمی شدند. اما مردم متفرق نگشتند و مقاومت کردند. پس از این هجوم، مردم از اطراف با ابزاری از قبیل داس، بیل و چوب و... به طرف مسجد سرازیر شدند. مسجد گوهرشاد لبریز از جمعیت گردید. روحانیان به ترتیب بر بالای منبر حضرت صاحب الزمان(عج) قرار گرفتند و به سخنرانی پرداختند. روز شنبه 21 تیرماه در مسجد؛ شعارهای ضد سلطنت و ضد حجاب زدایی داده می شد و مسجد یک پارچه سرود مقاومت سر داده بود. وحشت مقامات دولتی را فرا گرفت. سرانجام رضاشاه دستور داد که همه را دستگیر و مجازات نمایند. سران شهربانی و آگاهی، نیروهای خویش را هماهنگ کرده، قرار گذاشتند پس از نیمه شب، تهاجم خود را آغاز نمایند. قزّاقان نیز از قبل در نقاط حسّاس شهر و اطراف مسجد گوهرشاد مستقر شدند و مسلسل های سنگین را بر بام های مشرف به مسجد کار گذاشتند.

حیله اسدی، نائب التولیه آستان قدس رضوی

قزّاقان و نیروهای شهربانی و آگاهی که در اطراف مسجد و نقاط حساس شهر مشهد مستقر شده بودند، شایع کردند که برای حفاظت از بانک ها آمده اند. اسدی، نایب التولیه رضاشاه، از نقشه کشتار مطلع شد و چون می دانست که مجتهدان هم در مسجد هستند، درصدد برآمد که آن ها را از آن جا خارج کند. از این رو، به دروغ پیغام فرستاد که تلگراف شما را اعلی حضرت همایونی پاسخ گفته، تشریف بیاورید برای مذاکره و با این حیله مجتهدان را از کشیک خانه به مسجد دارالتولیه کشاند. او می دانست اگر مجتهدان و عالمان طراز اول در این حمله و یورش کشته شوند، خراسان یک پارچه آتش خواهد شد و این آتش، گسترش خواهد یافت و دیگر به هیچ روی نمی توان از آن جلوگیری کرد. پس با این حیله علما را از مسجد خارج ساخت.

فتح مسجد گوهرشاد

پاسی از نیمه های شب دوازدهم ربیع الثانی گذشته بود که صدای غرش مسلسل های قزّاقان، حرم مطهر امام رضا علیه السلام را به لرزه انداخت و سربازان شاه، به فرماندهی سرلشکر ایرج مطبوعی، برای فتح مسجد گوهرشاد به حرکت درآمد. عده ای از مأموران مخفی رژیم، پیش تر وارد مسجد شده بودند و قرار بود آن ها از داخل وارد عمل شده و راه را برای ورود نیروهای رضاخان به داخل مسجد هموار کنند و چنین شد. دژخیمان اسلحه به دست، پا به درون خانه خدا گذاشتند و همه مسجدیان را از دم تیغ گذراندند.

توقیف علما و روحانیان

از روز یکشنبه 22 تیر، دولت به توقیف و بازداشت علما و روحانیان مشهد اقدام نمود وعده ای از علما را توقیف کرد و عده ای از آن ها هم مخفی شدند. از جمله توقیف شدگان، آیت اللّه سید یونس اردبیلی و آقازاده، فرزند آخوند ملامحمد کاظم بودند. بیش از سی نفر از عالمان و واعظان را دستگیر کردند و شهر تقریبا حالت حکومت نظامی به خود گرفته و ورود و خروج اشخاص به شهر، مستلزم داشتن جواز بود. ماموران برای دستگیری شیخ بهلول جایزه تعیین کرده بودند. پس از رفع غائله، اداره شهربانی برای پیدا کردن عاملان واقعه دست به کار شد و عده ای تحت بازجویی قرار گرفتند و در نتیجه، اسدی، نائب التولیه آستان قدس هم که یکی از محرکان معرفی شد، بلافاصله دستگیر شد و تحت محاکمه قرار گرفت و در دادگاه نظامی به اعدام محکوم گردید.

اهانت به آستان قدس رضوی

کشتار دسته جمعی مردم مشهد و دستیگری و محاکمه عده ای از علما و محکوم کردن جمعی در دادگاه های نظامی و صدور مجازات های سنگین و حکم اعدام برای عده ای، رفته رفته در کشور موجب گفت وگوها و ابراز نارضایتی هایی گردید و مردم در مورد دیانت رضاخان دچار تردید شدند؛ زیرا مردم آن چه در صحن حضرت رضا دیده بودند، برای یکدیگر بازگو کرده و این همه قساوت و خون ریزی را تقبیح می کردند؛ چرا که نظامیان، حرمت آستان قدس رضوی را رعایت نکرده و در این مکان مقدس، خون هزاران بی گناه را بر زمین ریخته بودند.

سخن رهبر کبیر انقلاب

رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی رحمه الله در خصوص تغییر لباس و کلاه چنین بیان داشتند: «... آن هایی که این قدر قوه تمیز ندارند که کلاه لگنی را که پس مانده درندگان اروپاست، ترقی کشور می دانند، با آن ها حرفی نداریم که آن ها از ما سخن خردمندانه را بپذیرند و عقل و هوش و حس آن ها را اجانب دزدیده اند... . آن روز که کلاه پهلوی سر آن ها گذاشتند، همه می گفتند: مملکت باید شعار ملی داشته باشد، استقلال در پوشش دلیل استقلال مملکت و حافظ آن است. چند روز بعد، کلاه لگنی [شاپو] گذاشتند سر آن ها، یک دفعه حرف ها عوض شد. گفتند: ما با اجانب مراوده داریم. باید همه هم شکل باشیم تا در جهان با عظمت باشیم. مملکتی که با کلاه عظمت برای خود درست می کند یا برایش درست می کنند، هر روزی کلاهش را ربودند، عظمتش را هم می برند».

قیام مسجد گوهرشاد، نقطه اوج مبارزات

قیام مسجد گوهرشاد و کشته شدن هزاران نفر از مردم و روحانیت و تبعید و زندانی شدن جمع بسیاری از آن ها، نقطه اوج مبارزه های بر ضد رضاخان بود و از آن واقعه جان گداز تا سقوط پهلوی اول و دوم، این مبارزه هم چنان ادامه داشت تا این که خداوند متعال، پاداش این مبارزات و از جان گذشتگی ها را، پیروزی انقلاب اسلامی، که از بزرگ ترین انقلاب های تاریخ است، قرارداد و این ملت را به نعمت استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی آراسته و مفتخر ساخت و عظمت اسلام را زنده نمود و آن را مقدمه ای برای ظهور و قیام شمشیر انتقام گیری و عدالت فراگیر و نابودی بت های گسترده عالم گیر، حضرت مهدی موعود(عج) قرار داد.

"کمپین ما همه طیبه ایم"

0

"مرا بکشید، اما حجابم را بر ندارید"

"کمپین ما همه طیبه ایم"

با همت بسیج جامعه زنان استان اصفهان کمپین ما همه طیبه ایم اشاره به شهید طیبه واعظی و شخصیت عفیف این شهید راه اندازی شده است .

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس اصفهان ، خرداد 1356، در بحبوحه مبارزه علیه رژیم ستم شاهی، وقتی برای احیای جهاد علیه طاغوتیان دستگیر شد، حتی زیرفشار شکنجه فراموش نکرد که حفاظت از"حجاب" وظیفه اصلی اوست. به گونه ای که صدایش در کالبد تاریخ جاری شود، فریاد برآورد؛ "مرا بکشید، اما حجابم را بر ندارید"

اکنون خون طیبه و همه طیبه های شهید مسجد گوهر شاد، جای جای تاریخ این سرزمین را به عطر دل انگیز نجابت و پاکدامنی آغشته و معطر ساخته.

از خرداد 1356 تا سالگرد واقعه مسجد گوهرشاد  در 21 تیرماه 1394 و تا همیشه تاریخ پیمان می بندیم، که همه ما دختران و بانوان پاکدامن این سرزمین، تا پای جان حتی با دست های بسته چون 175 شهید غواص، میراث دار شایسته ای برای نجابت و حجاب اسلامی مان باشیم.

کنگره ملی شهیده طیبه واعظی سال 1394

 قالب های اجرا:

*راه اندازی کمپین و جمع آوری امضا در فضای واقعی خصوصا هم زمان با سالگرد واقعه مسجد گوهرشاد در 21 تیر ماه

*راه اندازی صفحه ای مستقل به نام "ماطیبه ایم" در فضای مجازی و جمع آوری امضاهای مجازی در قالب لایک

توضیح:

به دلیل هماهنگی و یکسانی حرکت در گستره ملی عنوان کمپین تغییر نکرد تا اثرگذاری آن بیشتر شود.

چادر مشکی و حجاب برتر

 سوال
 
 آیا حدیث معتبری مبنی بر اینکه چادر آن هم رنگ مشکی آن حجاب برتر است موجود است - آیا اگر شخصی حدود لازم حجاب خود راطبق دستورات فقهی بدون استفاده از چادر رعایت کند آیا فرقی با یک خانم چادری دارد
 
 پاسخ
 
 ما با التفات به قرآن برای شما پاسخی آماده نموده که در ضمن آن به حدیثی در این باره نیز اشاره خواهیم کرد. خداوند در قرآن می فرماید:
 
 یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً[1]
 
 [ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنین بگو روسری‏های بلند خود را بر خویش فرو افکنند تا شناخته نشوند و مورد آزار قرار نگیرند.
 
 در اینکه منظور از شناخته شدن چیست؟ دو نظر در میان مفسران وجود دارد که منافاتی با هم ندارند.
 
 نخست اینکه در آن زمان معمول بوده است که کنیزان بدون پوشیدن سر و گردن از منزل بیرون می‏آمدند، و از آنجا که از نظر اخلاقی وضع خوبی نداشتند گاهی بعضی از جوانان هرزه مزاحم آنها می‏شدند، در اینجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد که حجاب اسلامی را کاملا رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانه‏ای برای مزاحمت به دست هرزگان ندهند. بدیهی است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند، بلکه منظور این است که بهانه را از دست افراد فاسد بگیرند. دیگر اینکه هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل‏انگار و بی اعتنا نباشند مثل بعضی از زنان بی بند و بار که در عین داشتن حجاب آن چنان بی‏پروا و لاابالی هستند که غالبا قسمتهایی از بدنهای آنان نمایان است و همین معنی توجه افراد هرزه را به آنها جلب می‏کند.
 
 در اینکه منظور از" جلباب" چیست مفسران و ارباب لغت چند معنی برای آن ذکر کرده‏اند:
 
 1- ملحفه (چادر) و پارچه بزرگی که از روسری بلندتر است و سر و گردن و سینه‏ها را می‏پوشاند.
 
 2- مقنعه و خمار (روسری).
 
 3- پیراهن گشاد [2]
 
 گرچه این معانی با هم متفاوتند ولی قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند. اما بیشتر به نظر می‏رسد که منظور پوششی است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر است چنان که نویسنده" لسان العرب" روی آن تکیه کرده است.
 
 و منظور از" یدنین" (نزدیک کنند) این است که زنان" جلباب" را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طوری که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر ساده خودمان لباس خود را جمع و جور کنند. اما اینکه بعضی خواسته‏اند از این جمله استفاده کنند که صورت را نیز باید پوشانید هیچ دلالتی بر این معنی ندارد و کمتر کسی از مفسران پوشاندن‏ صورت را در مفهوم آیه داخل دانسته است[3]. در اینکه آیا حکم حجاب صورت و دستها حتی از مچ به پائین را نیز شامل می‏شود یا نه، در میان فقهاء بحث فراوان است، بسیاری عقیده دارند که پوشاندن این دو (وجه و کفین) از حکم حجاب مستثنی است، در حالی که جمعی فتوا به وجوب پوشاندن داده، یا حد اقل احتیاط می‏کنند، البته آن دسته که پوشاندن این دو را واجب نمی‏دانند نیز آن را مقید به صورتی می‏کنند که منشا فساد و انحرافی نگردد، و گر نه واجب است.[4] به هر حال از این آیه استفاده می‏شود که حکم" حجاب و پوشش" برای آزادی زنان قبل از این زمان نازل شده بود، ولی بعضی روی ساده‏اندیشی درست مراقب آن نبودند آیه فوق تاکید می‏کند که در رعایت آن دقیق باشند.
 
 و از آنجا که نزول این حکم، جمعی از زنان با ایمان را نسبت به گذشته پریشان می‏ساخت، در پایان آیه می‏افزاید:" خداوند همواره غفور و رحیم است"(وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِیماً).
 
 هر گاه از شما تا کنون در این امر کوتاهی شده چون بر اثر جهل و نادانی بوده است خداوند شما را خواهد بخشید، توبه کنید و به سوی او باز گردید، و وظیفه عفت و پوشش را به خوبی انجام دهید.][5]
 
 با توجه به تفسیر آیه معلوم می شود که هدف از حجاب امنیت زن و معنای آن پوشش است و فرقی نمی کند چادر باشد یا چیز دیگری، همانگونه که در روایت آمده است حد پوشش برای زن همه تن، جز آنچه برکنار شده می باشد[6]‏ پس هر چیزی که باعث شود بیشتر، میل و رغبت هوسبازان را دفع نماید حجاب برتر به حساب می آید اما در مورد مشکی بودن آن بهتر است با دید روانشناسی به موضوع بنگریم و آن این است که در روان‏شناسی رنگ‏ها می‏خوانیم که رنگ سیاه نمایان‏گر مرز مطلق است.[7] لذا کسی که رنگ سیاه می‏پوشد، می‏خواهد نشان دهد که مرزی را ایجاد کرده است . اما این که این مرز برای چیست، در موقعیت‏های مختلف ممکن، است متفاوت باشد. گاه لباس سیاه را در ماتم و عزا می‏پوشند، برای آن که نشان دهند بین آن‏ها و عزیزشان فاصله افتاده و مرز زندگی آن‏ها را از هم جداکرده است. اما گاهی هم سیاه می‏پوشند، نه برای عزا و ماتم بلکه برای مشخص کردن مرزها و حریم‏های اجتماعی که حجاب یک خانم مسلمان با چادر سیاه از این دسته است. وقتی که خانمی چادر مشکی به سر می‏کند و با وقار و متانت تمام قدم به عرصه‏ی اجتماع می‏گذارد، با این نحوه‏ی پوشش می‏خواهد نشان دهد که هر کسی حق ندارد به این حریم پاک، مقدس و خصوصی وارد شود. این حریم، حریم حرمت، حیا و احترام است، نه جای هرزگی، آلودگی و هوس بازی، در واقع او با حجاب مشکی و چادر سیاه، بین خود و مردان نامحرم موزه ای عاقلانه ایجاد می‏کند، او با این سیاهی ظاهری اما ریشه دار در درون خود می‏خواهد نگاه تیز و برنده‏ی هرزگی و ابتذال را بشکند و نگذارد در حریم عفاف، پاکی و نجابت او نامحرمی وارد شود و حرمت او را از بین ببرد. لذا چادر مشکی به منزله‏ی حرمت و احترام است. مرز ادب، کرامت، حیا و عفت است. مرز آداب است و نشان می‏دهد که در این محدوده باید حریم را نگه داشت و به صاحب حرم با دیده‏ی احترام و ادب نگریست.
 
 از نظر روانی نیز وقتی انسان پارچه‏ی سیاهی را می‏بیند، دیگر چندان رغبتی به نگاه کردن پیدا نمی‏کند و خود به خود نظر را بر می‏گرداند. نگاه به رنگ‏های روشن چشم را باز و رغبت مشاهده و تمرکز بر دیدن را دو چندان می‏کند، به عبارت دیگر از دیدگاه روان‏شناسی رنگ‏ها، نگاه به رنگ‏های تیره، به ویژه رنگ سیاه که بی رنگی مطلق است، تقریبا تمام رغبت‏ها را از بین می‏برد .
 
 روان شناسان امروز می‏گوید: «سیاه به معنای «نه‏» بوده و نقطه‏ی مقابل «بله‏» یعنی سفید است‏»[8] با این نگاه باید گفت: آن کس که در مقابل نامحرم، سیاه می‏پوشد، در واقع می‏خواهد به او «نه‏» بگوید و آن کسی که رنگ جذاب می‏پوشد، در واقع خواسته یا ناخواسته خود را در معرض نگاه‏های هرزه و آلوده قرار می‏دهد و وسیله‏ی آلودگی و انحراف خود و جامعه را فراهم می‏کند .
 
 در روان ‏شناسی رنگ‏ها می‏خوانیم که «سفید به صفحه‏ی خالی می‏ماند که داستان را باید روی آن نوشت، ولی سیاه نقطه پایانی است که در فراسوی آن هیچ چیز وجود ندارد»[9] بنابراین زنی که در برابر نامحرم و در بیرون از خانه لباس سفید و رنگارنگ می‏پوشد، از ایمنی کمتری برخوردار است، ولی زنی که چادر سیاه می‏پوشد، حداکثر ایمنی را برای خود ایجاد کرده است و نشان می‏دهد که اینجا نقطه‏ی پایان نگاه‏های نامحرمان است و در فراسوی این حجاب، جایی برای نفوذ نگاه‏ها و نیت‏های ناپاک نیست. در جای دیگری در بحث روان‏شناسی رنگ‏ها می‏خوانیم که: «سیاه، نشان‏گر ترک علاقه یا انصراف نهایی بوده ... و از تاثیر قوی بر هر رنگی که در همان گروه (درکنار آن) قرار گرفته باشد، برخوردار است و خصلت آن رنگ را مورد تاکید و اهمیت قرار می‏دهد . . »[10]
 
 از این رو کسی که چادر مشکی می‏پوشد، می‏خواهد با رنگ سیاه چادر دائما جلوه و نمای خود را نفی کند و خود را از نگاه‏های دیگران دور نگه دارد. آن کس که چادر مشکی می‏پوشد، رنگ مشکی چادر او نشان گر ترک علاقه یا انصراف نهایی است، یعنی چادر مشکی به نگاه‏های نامحرم می‏گوید هیچ جایگاهی برای نگاه شما در من وجود ندارد. بنابراین باید به روان‏شناسی و جامع نگری زن ایرانی آفرین گفت که برای حفظ حرمت، عفت و پاکی خود و همچنین پاسداری از مرزهای خویش و جامعه‏ی خویش و برای سالم سازی محیط اجتماعی خود، بهترین حجاب، یعنی چادر و مناسب‏ترین رنگ یعنی مشکی را انتخاب کرده است .
 
 زنان و دختران نجیب ایرانی برای حفظ حرمت و احترام خود و برای سالم سازی محیط اجتماعی خویش و برای دور ماندن خود و جامعه از آلودگی‏ها، وقتی که از خانه بیرون می‏آیند، چادر مشکی بر سر می‏کنند و پس از انجام کارهای روزمره و ضروری خود با قلبی آرام و فکری آزاد و سالم وقتی که به خانه بر می‏گردند، یا در محیطی که از نگاه‏های مشکوک و آلوده به دور است قرار می‏گیرند، چادر مشکی را از سر بر می‏دارند و در حدود مرزها و مملکت ‏خویش با پوشیدن بهترین لباس‏ها و با جذاب‏ترین رنگ‏ها، طراوت، زیبایی، گرمی و شادابی خود را برای اهل خانه، برای همسر و همدم و مونس خویش به نمایش می‏گذارند و به محیط خانه صمیمیت، صفا و آرامش می‏بخشند و به شریک زندگی خود و یا به والدین خود با کمال سرافرازی و صداقت اعلام می‏دارند که امانت وجودم را در صیانت صدف محکم چادر مشکی بدون دستبرد نگاه‏های آلوده به خانه برگردانده‏ام و منتظر دریافت نگاه‏های گرم و محبت‏آمیز صاحبان حرم خود هستم.
 
 بنابراین بهترین حجاب زنان در بیرون از خانه و در محیط اجتماع به طور کل در برابر نامحرمان، چادر مشکی است که علم تجربی روان شناسان روز نیز آن را تایید می‏کند. باید صمیمانه از مادران و والدین تشکر و سپاس‏گزاری کنیم که به برکت تقوای الهی و نورانیت تعالیم دین مبین اسلام، این گونه زیبا، به جا و دقیق، چادر مشکی را برای حجاب خود و دختران عفیفشان برگزیده‏اند و در آن زمان که هنوز علم روان‏شناسی به شکل امروزی خود از مادر علم متولد نشده بود، با دیدی کارشناسانه و به عبارت دقیق‏تر با دیدی الهی، روان شناختی و جامعه شناسانه با ما رفتار کرده و رفتار کردن را به ما آموخته‏اند.
 
 در پایان نتیجه ای که از مباحث می توانیم به شما گرامی ارائه نمائیم این است حجاب برتر به حجابی گفته می شود که اولا ساتر باشد یعنی بدن زن را بپوشاند همچون صدفی که در را می پوشاند. ثانیا اندام نما نباشد یعنی با توجه به پوشش، برجستگی ها ی بدن زن را نیز به چشم نیاورد. و تعیین آن به دست عرف می باشد.
  --------------------------------------------------------------------------
 [1] .سوره مبارکه احزاب آیه 59
  [2] . لسان العرب، مجمع البحرین، مفردات راغب، قطر المحیط و تاج العروس.
  [3] . در باره فلسفه حجاب و اهمیت آن و همچنین استثناء وجه و کفین( صورت و دستها تا مچ) در جلد 14 تفسیر نمونه ذیل آیه 30 و 31 سوره نور( صفحه 442 به بعد) بحث مشروحی داشته‏ایم.
  [4] . تفسیر نمونه، ج‏14، ص: 449
  [5] . تفسیر نمونه، ج‏17، ص: 427 تا ص: 429
  [6] . آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار، ج‏1، ص: 153
  [7] . ماکس بوشهر - روان‏شناسی رنگ‏ها - ترجمه ویدا ایزاده .
  [8] . همان
  [9] . همان
  [10] . همان

نگاهی اجمالی به حجاب در تاریخ ایران

پارسیان قبل از اسلام :

پارسیان در روزگار باستان،خوش لباس بودند و شبیه مادها جامعه می پوشیدند.آنان جز دو دست،باز گذاشتن هر یک از قسمت های بدن را خلاف ادب می شمردند. ایشان شلوار و پیراهن کتابی و دو لباس رو داشتند. اختلاف لباس زنان با مردان در این بود که پیراهنشان شکاف داشت. پیراهن زنان،تزئینات بسیار داشت و به رنگ های زنده ای بود.  برای پوشاندن سر،از یک سر بند استفاده میکردند که در زیر چانه به وسیله ی دو بست محکم میشد.               روی این سر بند،نیز یک روسری بزرگ به نام "مکنو" میپوشیدند.پوشاندن موی سر طبق آئین باستنی معمول بود و    اکنون نیز میان زنان زرتشتی متداول است.

حکومت ساسانیان :

در اواخر سلسله ی ساسانیان به علت عیاشی و هرزگی خانواده ی سلطنتی،آلودگی موبدان و زوال دین زرتشتی،پوشش زنان تنها برای پوشیدگی نبود،بلکه نوعی مخفی کردن آنان از طمع شاهزادگان  و مردان قدرتمند،محسوب می شد.

پارسیان بعد از اسلام:

پس از ورود اسلام به ایران،پوشش زنان ایرانی به لباس های عربی شاهت یپدا کرد،ولی پوشاک روستائیان تغییری نیافت.

قرن سوم هجری :

از حدود قرن سوم هجری به بعد که اسلام در میان اقوام مختلف وارد گردید،زنان کارگر و دهقان و کنیزان  تازه مسلمان،چون حجاب را مانع فعالیت روزانه خود میدانستند،آن را به طور کامل رعایت نمی کردند و پوشش،   بیشتر میان طبقات ممتاز رواج داشت.

دوران صفویه:

 از دوران صفویه به بعد،مدارک زیادی در مورد پوشاک ایرانیان موجوداست.  در این دوره،زنان ایرانی لباس های فاخر می پوشیدند که تفاوت کمی با لباس مردان داشت و هنگام بیرون آمدن، چادری سفید می  پوشیدند که سر تا پای آن ها را غیر از چشم ها،مستور می نمودند.      این چادر میان فقر و غنی یکسان بود. ظاهراً  زنان کشاورز در ایران و عراق چهره ی خود را نمی پوشاندند.

دوران زندیه و قاجار:

در دوران زندیه و قاجار،چادر حجاب رسمی محسوب می شد؛ چادر هایی به رنگ بنفش و سیاه. صورت را نیز با روبندی از چلوار کلفت میپوشاندند. فقط زنان چادرنشین و روستایی چهره ی خود را باز می گذاشتند.               « نقاب »نیز یکی ازپوشش های چهره بود و از مو ساخته می شد. پوشش دیگر چهره «پیچه » بود که پارچه ای  نیمه شفاف بود و چشمان را کم و بیش می پوشاند. زنان هنگام خارج شدن از خانه، چاقچوری که زیر جامه در آن بگنجد به پامی کردند.

دوران ناصر الدین شاه:

از دوران ناصرالدین شاه و در پی سفر های او به فرهنگ، تغییراتی در لباس زنان پدید آمد و شلیته (دامن کوتاه) متداول شد. از اواخر سلطنت ناصرالدین شاه تا وقوع مشروطه، تغییر محسوسی ایجاد نشد.

پوشش بعد از ورود مشروطه:

بعد از مشروطه و ایجاد تحولات سیاسی و اجتماعی و ورود لباس های متنوع غربی و خیاطان و طراحان اروپایی مخصوصاً فرانسوی به تهران، کم کم سبک لباس ها تغییر کرد.                                                            با تغییر جو سیاسی و اجتماعی، موضوع ورود زن ها به اجتماع و رفع حجاب از آن ها نیز مطرح گردید. عده ای، رشد و پیشرفت زنان را مترادف با بی حجابی می دانستند و در مقابل آن ها،برخی از روشنفکران و شعرایی مانند  اشرف الدین گیلانی(نسیم شمال) این مسأله را عامل خطرناکی برای جامعه می دیدند.

 

منبع:کتاب درسنامه حجاب محسن دهقانی .ص ۲۸-۳۱

‏زنان شایسته ایران اسلامی

در فضای آلوده فرهنگی قبل از انقلاب هر ساله مسابقه دختر شایسته برگزار می شد. این مسابقه   محملی برای عرضه بخش‌هایی از بدن برهنه دختر ایرانی و بررسی تناسب اندام او و در نهایت دادن نمره ای که گویای میزان زیبایی و جذابیت زنانه و امثال آن بود، فراهم می‌کرد. آن چنان فضا غیرسازنده و مخرب بود که نامی از ورزشکاران و قهرمانان زن در رشته‌های مختلف ورزشی وجود نداشت و معدود قهرمانانی هم که در این عرصه پا به میدان می‌گذاشتند، در سایه شهرت خوانندگان و رقاصان زن گم می‌شدند. در آن فضا بود که خواننده‌ها و رقاصه‌های زن، یکه تاز فضای ذهنی و زندگی و آرزوهای دختران جوان بودند. 
این فضای مخرب با وقوع انقلاب اسلامی متوقف شد و زنان و دختران ایرانی به دنبال ارزش‌های واقعی زندگی و بروز استعدادهای خود رفتند. یکی از میادینِ بروز استعداد ورزش بود. کم کم استعداد دختران ایرانی در محافل ورزشی بروز کرد و آینده روشنی را در برخی رشته های ورزشی برای زنان ایرانی رقم زد.
اما چند سال پس از انقلاب وقتی قهرمانان زن ایرانی قصد شرکت در مسابقات بین المللی را داشتند، فضای سکولار و غیر فرهنگی غالب بر ورزش جهانی مانع از حضور آنان می شد. گاهی به بهانه اینکه زنان ایرانی با حجاب در میادین ورزشی ظاهر می‌شدند به مذاق مدیران ورزشی غربی خوش نمی‌آمد و آنها را از رقابت باز می‌داشتند. این در حالی بود که زنان ورزشکار ما با رضایت و میل قلبی حجاب را برای مسابقات انتخاب می‌کردند و در هر صحنه ای که به آنها اجازه رقابت داده شد، درخشیدند.
کسب قهرمانی آسیا و نیز اولین مدال جهانی در رشته تکواندو برای زنان ما کم افتخاری نیست. همچنین زنان ایرانی در رشته‌های تیراندازی، شمشیرزنی، ووشو، پینگ پنگ، ورزش‌های جمعی مانند فوتسال و حتی در رقابت‌های پارالمپیک و نیز کسب سهمیه بازی‌های المپیک و ... در این سال‌ها موفقیت‌های زیادی کسب کرده‌اند. 
علاوه بر آن در مسابقات اتومبیلرانی هم زنان ایرانی خوش درخشیده اند. لاله صدیق یک زن ورزشکار ایرانی است که در چند رشته‌ از جمله اتومبیل‌رانی، سوارکاری، و خلبانی تبهر دارد و سابقه قهرمانی در رقابت‌های اتومبیل‌رانی رالی بانون و سوارکاری بانوان ایران را در کارنامه اش دارد. لاله صدیق نخستین زن در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است که در یکی رشته‎های ورزشی (اتومبیل‎رانی) به رقابت با مردان پرداخته است. وی همچنین به عنوان مسئول آموزش بخش بانوان فدراسیون موتورسواری و اتومبیلرانی ایران، مشغول به فعالیت است.


گفتنی است رمان زندگی این بانو در آمریکا چاپ شده و به عنوان رمان پرفروش چند سال اخیر مطرح است. این در حالی است که ساخت فیلم سینمایی زندگی او در ایران و در مراحل تصویربرداری متوقف مانده است.
یک نکته جالب در مسیر قهرمانی و زندگی لاله صدیق آن است که او به دلیل پایبندی به ارزش‌های دینی برای شرکت در مسابقات از مراجع قم نیز سوال شرعی و کسب اجازه می‌کند و در نهایت با بررسی ابعاد شرعی مسابقات و همچنین رضایت همسر خود در مسابقات شرکت می‌کند. بنابراین این اتفاق در شرایط فرهنگی و ورزشی بعد از انقلاب و پس از اعلام نظر مرجع دینی به وقوع می‌پیوندد.
در مجموع باید گفت شرایط انسانی زن مسلمان ایرانی و کسب مدارج و افتخارات فراوان او مرهون پیروزی انقلاب و دیدگاه روشن امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) است که این مسیر را برای زنانِ ما هموار نموده اند. 
امیدواریم این روحیه همراه با حفظ عزت اسلامی در میان ورزشکاران زن ایرانی حفظ شود که در این صورت قهرمانی و کسب مدال و کسب افتخارات، ارزش دو جانبه و ماندگارتری خواهد داشت.

منبع : عمارنامه

پنج الگوی برتر دختران و زنان مسلمان (اینفوگرافی)

در این راهنمای تصویری به پنج شخصیت برتر و الگوی زنان و دختران در اسلام اشاره می شود.

به نقل از باشگاه خبرنگاران؛ در این راهنمای تصویری به پنج الگوی برتر زنان و دختران مسلمان؛ حضرت فاطمه (س)؛ حضرت مریم؛ حضرت خدیجه؛ حضرت سمیه (رض) و حضرت زینب (س) در آیات و روایات اسلامی اشاره می شود.
برای مشاهده اندازه اصلی اینجا کلیک کنید.

خدمات حضرت خدیجه(س) به اسلام

به مناسبت وفات حضرت خدیجه کبری(س)

خدمات حضرت خدیجه(س) به اسلام

رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود.....

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس،اصفهان، حضرت خدیجه علیها السلام در 24 سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (ص)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام داد. حمایت های مالی، روحی، عاطفی از حضرت محمد صلی الله علیه و آله، تصدیق و تأیید پیامبر در روزگاری که هیچ کس تأییدش نمی کرد و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، گوشه هایی از این خدمات ارزشمند است. حضرت خدیجه علیها السلام پس از ازدواج با پیامبر، دارایی اش را به ایشان بخشید تا آن را هرگونه می خواهد مصرف کند. رسول گرامی اسلام در این زمینه می فرماید: «هیچ ثروتی به اندازه ثروت خدیجه علیهاالسلام برای من سودمند نبود.»

حضرت خدیجه علیها السلام، این بانوی بزرگوار نه تنها از عمق جان به رسالت پیامبر ایمان آورد، بلکه او را در برابر سختی ها و تکذیب مشرکان و بدخواهان یاری داد. تا زنده بود، اجازه نداد آزار و شکنجه مشرکان بر رسول خدا صلی الله علیه و آله سخت آید. هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و آله با باری از مصیبت و اندوه به خانه می آمد، خدیجه او را دلداری می داد و نگرانی را از ذهن و خاطرش می زدود

وفات حضرت خدیجه (س)

حضرت خدیجه (س) در سن 65 سالگی در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا (ص) شخصا خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا (ص) شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد و آنگاه سنگ لحد را در جای خویش استوار ساخت. او بر خدیجه اشک می ریخت، دعا می کرد و برایش آمرزش می طلبید. آرامگاه خدیجه درگورستان مکه در «حجون » واقع است.

رحلت خدیجه برای پیغمبر (ص) مصیبتی بزرگ بود؛ زیرا خدیجه یاور پیغمبر خدا (ص) بود و به احترام او بسیاری به حضرت محمد (ص) احترام می گذاشتند و از آزار وی خودداری می کردند.

گردشگرانی که سواحل شمال را با آنتالیا اشتباه می‌گیرند!

به نقل از بلاغ، همزمان با شروع تعطیلات نوروزی مسافرت در سراسر کشور آغاز می‌شود، تنوع مکان‌های تفریحی و زیارتی در ایران آن‌قدر زیاد است که تمامی سلائق را به خود جذب می‌کند.

 

گردشگرانی که سواحل شمال را با آنتالیا اشتباه می‌گیرند!


بسیاری از مردم در ایام تعطیلات به شهرهای زیارتی سفر می‌کنند، مشهد مقدس، قم و … که هرساله در ایام تعطیلات میزبان تعداد زیادی از زائران می‌شود.

عده‌ای دیگر نیز مکان‌های تفریحی را برای گذراندن اوقات تعطیل و فراغت خود انتخاب می‌کنند تا برای چند روز در آرامش و آسودگی کامل استراحت کنند.

در این میان تعداد زیادی از مردم، شهرهای ساحلی به‎ویژه شمال کشور را برای سپری کردن ایام تعطیلات خود انتخاب می‌کنند تا از آب‎وهوایی سالم، ساحل، کوه و جنگل طبیعی که موهبت پروردگار است، استفاده کنند.

اقوام مختلف با فرهنگ‌های متفاوت به شهرهای مختلفی سفر می‌کنند اما شهرهای شمالی برای تعدادی از این مسافران خوشایند‌تر به‎نظر می‌رسد.

آنچه نگارنده به آن اشاره می‌کند هجمه فرهنگ‌های غلطی است که شهرهای شمالی کشور در ایام تعطیلات با آن دست‎وپنجه نرم می‌کند.

بعضی از مسافران با ورود به شهرهای ساحلی آنچنان احساس آزادی بیش از حدی به آنها دست می‌دهد که گویی خیابان را با حیاط خلوت‌شان اشتباه گرفته‌اند.

بسیاری از این گردشگران با کشف حجاب خود چنان به صندلی‌های وسایل نقلیه خود تکیه می‌زنند که گویی در کاناپه خانه خود نشسته‌اند و یا شاید آن را برای خود افتخاری می‌دانند و از این حرکت لذت می‌برند.

در سواحل به‎ویژه در خارج از طرح‌های سالم‌سازی، پوشش و حجاب رنگی ندارد و حتی اگر فردی آنها را دعوت به رعایت حجاب کند، با برخورد تند این افراد روبرو می‌شود.

هجمه فرهنگی در شهرهای ساحلی تا جایی نفوذ کرده که حتی به خیابان‌های اصلی، پاساژها و بازارها نیز رسیده است، پوشیدن لباس‌های بدون آستین، شلوار کوتاه از سوی مردان و بعضاً بانوان، آرایش‌های بسیار زننده از سوی برخی از مسافرنماها و ساپورت‌های کذایی برای بسیاری از مردم ناراحت‌کننده است.

به جرأت می‌توان گفت امروز بزرگ‌ترین معضل فرهنگی ایجادشده از سوی مسافران و گردشگران در شهرهای شمالی کشف حجاب است.

نگارنده به متولیان فرهنگی متذکر می‌شود فرهنگ از دغدغه‌های مهم و ضروری رهبری است و باید برای مقابله با این هجمه در این مناطق برنامه‌ریزی بهتری شود و بنا بر فرموده رهبری نقش تمام مردم به ویژه مسئولان در این زمینه پررنگ است.

راه‌اندازی شبکه مد و لباس ایرانی

 دبیر کارگروه ساماندهی مد و لباس کشور با بیان اینکه باید امکان نمایش زنده لباس فراهم شود، گفت: ما به دنبال راه‌اندازی شبکه مد و لباس ایرانی هستیم.

به گزارش فارس، نشست هم اندیشی سومین جشنواره مد و لباس فجر، نشست هم اندیشی هنرمندان حوزه مد و لباس کشور با حضور جمع کثیری از این هنرمندان و تولیدکنندگان این عرصه در موزه هنرهای معاصر برگزار شد.

در ابتدای این نشست حمید قبادی، دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور ضمن بیان اینکه بسیار خوشحالم که یک سال خوب را در کار گروه ساماندهی مد و لباس جلو بردیم، گفت: بخشی از مطالبات هنرمندان در این سال محقق شد. وی اظهار داشت: دو نکته اساسی را پیرامون مسائل مد و لباس کشور مطرح می‌کنم که در واقع دو سیاست محوری ما در حوزه فعالیت‌های این دوره از مد و لباس است.

قبادی تأکید کرد: مهمترین و اساسی‌ترین مسئله بحث هویت سازی و هویت یابی مد و لباس کشور است که در این راستا ما با تأکید بر پوشش و مد منطقی، مسئولان را تا حدودی قانع کردیم مقوله مد و لباس در کنار سایر نیازهای اساسی جامعه مطرح است و باید به آن توجه شود.

دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور افزود: سال گذشته که بحث هویت سازی و هویت یابی را شروع کردیم، سعی من این بود که هر کس در حوزه مد و لباس کاری دارد، اساساً دبیرخانه ساماندهی مد و لباس کشور باید به آن پاسخ دهد به طور مثال همواره به مزون‌ها به عنوان یک تهدید در حوزه مد و لباس کشور نگاه می‌شد غافل از آنکه این مجموعه‌ها به عنوان یک جریان ایده پرداز فعال است ولی مانند سایر نهادها و سازمان‌ها دچار مشکل است.

وی افزود: تفکری که ما در مجموعه کار گروه ساماندهی مد و لباس دنبال کردیم این است که هیچ سؤالی بی‌پاسخ نماند و در این راستا یکی از نکاتی که پیگیری کردیم قرار دادن لباس در کنار سایر فعالیت‌های فرهنگی بود تا بتوان از آن حمایت کرد که در حال حاضر این اتفاق افتاده است.

قبادی ادامه داد: در حال حاضر حوزه مد و لباس مانند سایر فعالیت‌های هنری می‌تواند مؤسسات، مراکز و شرکت‌های هنری داشته باشد و تا به امروز بیش از ۳۵ مؤسسه تک منظوره در حوزه مد و لباس در کشور شروع به کار کرده‌اند.

وی با اشاره به سایر فعالیت‌های انجام شده در سال گذشته افزود: کمیسیون صدور مجوزها کار خود را آغاز کرد و دو مجوز برای نمایش زنده و سه مجوز برگزاری نمایشگاه صادر کرد و علاوه بر آن سایت‌های حوزه مد و لباس و بیمه هنرمندان مد و لباس و آغاز به کار شورای ارزشیابی هنرمندان کار خود را آغاز کرده است.

این مقام مسئول دومین سیاست خود را ارتقای قدرت انتخاب مردم دانست و گفت: هر فعالیتی که در این حوزه صورت می‌گیرد باید به قدرت انتخاب مردم کمک کند. قبادی ادامه داد: اگر موفق بشویم تا پایان سال ۹۳ ، ۲۰۰ مؤسسه تک منظوره مد و لباس را راه اندازی کنیم و هر مؤسسه در هر فصل ۳۰ مدل ارائه دهد، می‌توان از این مسیر قدرت انتخاب مردم را افزایش داد.

وی تصریح کرد: برای انجام هدف فوق پنج شورای راهبردی تشکیل شد که شورای راهبردی علمی دانشگاهی، شورای راهبردی صنعت، شورای راهبردی تولید و فروش، شورای راهبردی بین الملل و شورای راهبردی فرهنگ و هنر مد و لباس که هنوز تشکیل نشده است را شامل می‌شود.

در بخش دیگری از این نشست هم اندیشی احمد داورزنی، عضو هیئت مدیره صنف پوشاک گفت: هدف ما در بحث مد این بوده که مد زنده بماند زیرا در سایه مد، ما زنده ایم و هدف ما این است که هویت یک زن مسلمان ایرانی حاصل دسترنج خودمان باشد. همچنین وی گفت: ما نمی‌دانیم در ایران چند هزار طراح، اتوکار و برش کار و ... وجود دارد؛ به همین دلیل در آخرین جلسه تصمیم به ایجاد سایت‌هایی گرفتیم که افراد بتوانند در آنجا ثبت نام کنند و آماری از فعالین این حوزه ها به دست بیاید.

تفاهم نامه همکاری انجمن طراحان لباس و دبیرخانه مد و لباس منعقد شد
سپس تفاهم نامه همکاری میان انجمن طراحان لباس و دبیرخانه مد و لباس منعقد شد و قبادی با اشاره به مشکلات بین طراحان و تولیدکنندگان اظهار داشت: ساختار ما غلط است زیرا ساختاری رسمی و بین المللی نیست، در هیچ کجای دنیا دعوا بین طراح و تولیدکننده وجود ندارد و به همین دلیل یکی از کارهایی که در حال پیگیری آن هستیم این است که چرا نباید ۲۰ نمایش زنده لباس داشته باشیم، با انجام این کار می‌توان بازار عرضه و تقاضای طرح را فراهم کرد، باید نمایش زنده ایجاد شود و قول می‌دهم در سال ۹۳ این کار انجام شود.

وی تأکید کرد: باید اجازه دهیم تولیدکننده بهترین طرح را با بهترین قیمت بخرد. قبادی ضمن بیان اینکه باید فرق بین طراحان وجود داشته باشد، گفت: کارت صلاحیت هنرمندان طراح کاری است که از هفته بعد انجام می‌شود و براساس آن طراحان به پنج گروه تقسیم می‌شوند که به دنبال آن رابطه حقوقی بین طراح و تولیدکننده نیز ایجاد می‌شود.

این مقام مسئول به وجود بانک اطلاعات ۱۵ هزار نفری در حوزه مد و لباس اشاره کرد و افزود: در بانک اطلاعات ما ۱۵ هزار رکورد غیرتکراری مرتبط ثبت شده است و ما بعد از حوزه کتاب دومین مجموعه ای هستیم که اطلاعاتمان ثبت و ضبط شده است. دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور تصریح کرد: به دنبال راه اندازی شبکه مد ایرانی هستیم و پس از جشنواره کتابخانه تخصصی مد و لباس را راه اندازی می‌کنیم.

قبادی با بیان اینکه ژورنال خودگردان است، بیان کرد: عین ژورنال را با قیمت تمام شده به شرکتی که کارهایش را انجام داده واگذار کردیم و تنها کاری که می توانیم انجام دهیم این است که در نشست رونمایی از ژورنال از آن شرکت خواهش می‌کنیم ژورنال را حداقل با ۴۰ درصد تخفیف ارائه دهد. دبیر کار گروه ساماندهی مد و لباس کشور در پایان خاطرنشان کرد: اگر جشنواره مد و لباس خوب برگزار شود، سربلندی طراحان است. سومین جشنواره مد و لباس فجر از ۱۵ تا ۲۳ اسفند ماه در مصلی امام خمینی(ره) برگزار می‌شود.

اجرای طرح عطر عفاف در دانشگاه پیام نور مرکز آران و بیدگل

همزمان با آغاز نیم سال دوم تحصیلی سال 92 ، طرح عطر عفاف در رابطه با طرح حجاب و عفاف برای تمام سطوح استادان، کارمندان و دانشجویان در دانشگاه پیام نور مرکز آران و بیدگل اجرا می گردد .
به گزارش خبرنگار پرتال خبری آران و بیدگل "ای بی نیوز" ، دکتر رضا رمضانی رئیس دانشگاه پیام نور مرکز آران و بیدگل با اعلام این خبر افزود : این طرح به منظور به اجرایی کردن مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در رابطه با طرح حجاب و عفاف در دانشگاه‌ها و مهیا نمودن فضایی آرام برای تحصیل دانشجویان برگزار می گردد  .
وی افزود : در این مصوبه مصادیق پوشش مجاز و غیر مجاز برای دانشجویان مشخص شده و حتی نوع برخورد با دانشجویان متخلف نیز تعیین شده است .
دکتر رضا رمضانی گفت : در همین راستا کمیته عفاف و حجاب در دانشگاه تشکیل شده که برنامه ریزی جهت اجرای طرح را بر عهده خواهد داشت .
رئیس دانشگاه پیام نور مرکز آران و بیدگل گفت : رئیس مرکز ، مدیر فرهنگی ، مسئول حراست ، یک نفر از اعضای هیات علمی ، دو نفر از اساتید مدعو ، نماینده کارکنان ، دو نفر از نمایندگان انجمن ها و تشکل های دانشجویی ، یک نفر کارشناس عفاف و حجاب و نماینده دفتر نهاد رهبری در دانشگاه یا امام جماعت از اعضای این کمیته می باشند .
ایشان ضمن درخواست همکاری از همه دانشجویان ، کارکنان و اساتید اعلام کرد : کمیته عفاف و حجای دانشگاه ، آماده دریافت پیشنهادات و انتقادات سازنده همه عزیزان می باشد و پیشاپیش از همه عزیزانی که در اجرای این طرح با دانشگاه همکاری می نمایند تشکر و قدردانی می نماید .
وی در پایان ضمن اعلام آمادگی برای ارائه این طرح به سایر مراکز آموزش عالی خاطر نشان کرد : امیدواریم با اجرای این طرح بتوانیم گامی در جهت اسلامی شدن دانشگاه برداریم و دانشگاه پیام نور مرکز آران و بیدگل را از لحاظ پوشش  و حجاب ، به عنوان دانشگاهی نمونه در سطح  استان  معرفی نماییم .

حجاب عضو شورا در دیدار با رهبری+عكس


 فاطمه دانشور، عضو اصلاح‌طلب شورای‌شهر تهران در دیدار ديروز اعضاي شورا و شهرداري با رهبر انقلاب، با حجابي متفاوت (با مانتو و روسري رنگي) حضور داشت. عكس از سايت انصاف نيوز برداشت شده است.

سایت «با حجاب» رونمایی شد


سایت «با حجاب» رونمایی شد

سایت «با حجاب» با رویکرد ترویج حیای اسلامی امروز، 18 آذر ماه، رونمایی شد.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن(ایکنا)، سایت «با حجاب» با موضوع حیا و عفاف به نشانی اینترنتی www.bahejab.com امروز دوشنبه، 18 آذر‌‌ماه جاری، مصادف با میلاد باب الحوائج امام موسی کاظم(علیه السلام) و سالروز تشکیل شورای عالی انقلاب فرهنگی به فرمان امام خمینی(ره) رونمایی شد.

این مراسم از ساعت 9 صبح  در مجموعه فرهنگی شهدای انقلاب اسلامی واقع در تهران، میدان بهارستان، نرسیده به چهارراه سرچشمه، انتهای خیابان صیرفی‌پور برگزار ‌شد.

از آن‌جایی که حیا و عفاف، از محورهای اصلی سبک زندگی اسلامی و قرآنی است و پیوسته از سوی دشمنان و دین‌گریزان مورد هجمه قرارگرفته است؛ سایت باحجاب با رویکرد ترویج حیای اسلامی و تشکیل یک پایگاه فرهنگی غنی برای پر کردن خلاء حاکم در فضای مجازی بعد از یک دوره آزمایشی، فعالیت خود را به طور رسمی آغاز کرد.

مجموعه فرهنگی فعال در این سایت قصد دارد تا با راه‌اندازی سایت فرهنگی اطلاع‌رسانی با تولید محتواهایی نوین منطبق بر اسلام و بیانات معصومین و مقام معظم رهبری تا حد امکان فضای مجازی را در راستای عفاف و حیاء  پوشش داده و با تغییر نگرش افراد نسبت به حجاب و حیا و عفاف در جامعه تاثیرگذار باشد.

فعالیت‌ها این سایت با نگاهی به قیاس نقاط ضعف و مضرات بدحجابی و بی­‌حیایی در مقابل نقاط قوت و مزایای باحجابی و عفیف بودن و در مجموع ایجاد طرح­‌هایی ایجادی برای اثربخشی بالاتر در فضای مجازی و حقیقی است.

ازجمله اهداف راه‌اندازی این سایت می‌توان به جمع‌آوری و انتشار محتواهای تولید شده در این حوزه، تولید خبرهای مرتبط، تولید مقاله، یادداشت و گزارش، مصاحبه با کارشناسان و صاحب‌نظران، تولید گزارش‌های تصویری، تولید محتواهای تصویری شامل پوستر، اینفوگرافی و کارتون، تولید نماآهنگ و پادکست‌های صوتی و تصویری اشاره کرد.

بهره‌گیری از توان مجموعه‌های هم‌سو برای تولیدات، معرفی مراجع و ماخذ مرتبط با تولیدات همچون خاطره‌نویسی‌، سلسله سخنرانی‌ها و برگزاری جلسات دوره‌ای و توجیهی با کارشناسان مربوطه از دیگر اهداف راه‌اندازی این سایت است.

منشور حجاب در ورودی مدارس نصب می‌شود

 
منشور حجاب در ورودی مدارس نصب می‌شود

مدیر کل فرهنگی و هنری وزارت آموزش و پرورش با اشاره به تدوین منشور حجاب و عفاف گفت: این منشور برای دانش‌آموزان دختر و پسر، فرهنگیان و اولیا است که در ورودی مدارس نصب می‌شود.

محمد ابراهیم محمدی در گفت‌وگو با  تسنیم با اشاره به آماده شدن منشور حجاب و عفاف دانش‌آموزان، فرهنگیان و اولیا اظهار داشت: در این منشور به مسئله حجاب، عفاف، حیا و غیرت برای دانش‌آموزان دختر و پسر تاکید شده است و به عنوان یک کتیبه در ورودی مدارس نصب می‌شود تا در معرض دید مخاطبان قرار بگیرد.
 
وی افزود: میثاق نامه دانش‌آموزی حجاب و عفاف به مسائل مختلفی در حوزه مسائل پوشش، تعهد به آئین نامه مدارس و قوانین و مقررات مدنظر اشاره شده است و فقط خاص دانش‌آموزان دختر نیست بلکه برای پسران نیز هنجارهایی را در نظر گرفته است مثلا رعایت هنجارهای پوشش یک پسر جوان ایرانی،‌پاسداشت فرهنگ پوشش ایرانی و اسلامی، پرهیز از پوشش‌های وارداتی غربی که بار معنایی در فرهنگ ما ندارد و بازگشت به دارایی‌های فرهنگی خود در بحث پوشش از جمله مباحثی است که برای پسران در نظر گرفته شده است.
 
مدیر کل فرهنگی و هنری وزارت آموزش و پرورش با اشاره به اینکه دانش‌آموزان و فرهنگیان باید به میثاق نامه حجاب و عفاف پایبند باشند، گفت:‌ خانواده می تواند نقش بسیار مهمی را در پیشبرد اهداف عفاف و حجاب ایفا کند که در این میثاق نامه به یکسری از این وظایف اشاره شده است.

منشور حجاب

  

منشور حجاب

منشور حجاب

 

حجاب و پوشش اسلامی، روش ها و توصیه ها


آنچه در مسئله حجاب و طرح آن در جامعه، خصوصاً پس از انقلاب اسلامی مطرح است دفاع بد از آن است که کار دشمن را راحت کرده هر چند که حملات به پوشش اسلامی و ایجاد شبه در میان جوانان نیز کم نبوده است.
آنچه که فرایند انتقال حجاب و پوشش اسلامی را (به عنوان یک فرهنگ) و به نسل جدید، دچار چالش نموده است. ریشه در انتقال این فرهنگ در نسل های گذشته دارد. اگر حجاب را یک مفهوم دینی و پوشش اسلامی را یک تکلیف و وظیفه ی دینی بدانیم،‌فرایند انتقال آن می بایست مطابق با مبانی نظری اسلام در تربیت دینی و رعایت استانداردهای آموزشی باشد. آموزش ، پرورش و یا فرآیند انتقال فرهنگ به نسل جدید، تابع مراحل و مراتبی است. بنا به یک دیدگاه، در مراحل و مراتب تربیت دینی این مراحل و مراتب به شرح زیر هستند:
۱٫ انس دینی
۲٫ عادت دینی
۳٫ معرفت دینی
۴٫ شاکله دینی
۵٫ خودجوشی دینی
حال در ارتباط با حجاب و پوشش ، به عنوان یک مفهوم دینی و یک وظیفه و تکلیف، باید سئوال کرد که نسل گذشته در کدامیک از این مراحل دارای نقص و کاستی بوده و به عبارت دیگر کدام مرحله را نگذرانده و میان برزده است.
با کمی دقت مرحله معرفت دینی را می توان نام برد. زنان و مادران ما در ارتباط با حجاب و با توجه به محیط خودشان ، از مراحل انس و عادت عبور کرده و در اجتماع به صورت شاکله دینی مشاهده شده است. ولی به دلیل ضعف در مرحله ی معرفت دینی، مادران نتوانسته اند پاسخگوی سئوالات ساده ی فرزندان خود باشند تا چه رسد که بتوانند به شبهات آنها نیز پاسخ دهند.
دختر جوان امروزی بر خلاف مادر یا مادربزرگ خود، در صحنه ی اجتماع (اشتغال و تحصیل) بیش از گذشته حضور دارد و بیش از زنان گذشته نیز در مقابل سیل تهاجمات فرهنگی قرار دارد. دختر امروزی برای عبور از چگونگی و پاسخ به چرایی ها دچار ضعف اساسی شده و با توجه به اینکه انگیزه ای نیز برای پرداختن بهاء در این زمینه ندارد، عطای پوشش سنتی را به لقایش بخشیده است و خود را با حداقل های مورد پذیرش همسالان خود قانع کرده است.
متاسفانه در سطح جامعه و حکومت نیز، بیش از اینکه تکیه براین مرحله باشد (آنهم با روش ها نو، ظریف و متنوع) به تاکید بر شکل و شاکله ظاهری پرداخته شد و سال ها پافشاری بر یک نوع پوشش و عدم توجه به روحیه تنوع طلبی، نشاط و نوع جویی جوانان، راه برای پذیرش مدهای بیگانه باز شد. از سوی دیگر عدم تعریف و تعیین حدود، عدم هماهنگی میان اجزاء حکومت، غلبه ی روش های غلط بر روش های صحیح و موارد دیگر نوعی گریز و مقابله جوانان را نیز به دنبال داشت.
علاوه بر نقص و خطا در مراحل و مراتب تربیت دینی، در زمینه ی روش ها نیز دچار نقص و خطا بوده ایم.
بنا به استناد کتاب های تعلیم و تربیت دینی، روش های الگویی تکریم شخصیت، محبت، پند وموعظه، تشویق و تنبیه، استدلال و برهان و … مورد تاکید قرار گرفته شده است.
بدیهی است که حجاب و پوشش اسلامی به عنوان یک ارزش اجتماعی و تکلیف دینی می بایست با بهترین روش ها به نسل جدید ارایه می گردد.
باکمال تاسف، این روش ها نیز معمولاً در کلی گویی باقی مانده اند و بر اساس هر مخاطب، هر محیط اجتماعی و موقعیت ارتباطی تبدیل به موارد کاربردی نشده اند. در مفهوم حجاب و مقوله پوشش اسلامی نیز این اتفاق افتاده است.
هر چند معتقد هستیم، اولیاء و بسیاری طرح ها ، ایده ها، روش های خلاقانه را به کار برده اند، ولی ظاهراً در کشور ما آنچه که تبدیل به مجموعه مقاله در همایش ها و سمینار ها می شود بحث های انباشته، تکراری در حوزه نظر است و در حوزه عمل دارای مجموعه هایی نیستیم.
این مقاله با نگاهی به مراحل تربیت دینی – روش های تربیت دینی، حیطه های یاد گیری، شیوه ها و قالب ها و رسانه ها و … و ایجاد ارتباط به مقوله پوشش به بیان روش ها و توصیه هایی اقدام می نماید که شایسته است که در هر قسمت، راهکارهای متنوع اولیاء و مربیان به آن افزوده شود.
هرچند که آحاد مردم و مسئولین ، به نحوی درگیر این موضوع هستند، ولی مخاطب این مجموعه در درجه اول مربیان و سپس اولیاء هستند. از این رو برخی اقدامات و روش ها که در سطح بالاتر از خانه، مسجد و مدرسه می بایست انجام شود. در این مجموعه نیامده است:
نکته آخر اینکه، هر چند پوشش و حجاب برای زن و مرد است ولی تصور می شود که گرایش توصیه ها جهت پوشش دختران است.

آنچه که درباره موضوع حجاب و پوشش باید بدانیم:
اهداف اسلام از پوشش چیست:

• اینکه پوشش به صورت عام برای مرد و زن است.
• اینکه پوشش با شدت بیشتری در گذشته و در ادیان دیگر بوده و هست واسلام مبتکرآن نیست.
• اینکه پوشش ظاهری و عفت و حیای باطنی به صورت لازم و ملزوم مطرح است
• سیر تاریخی پوشش در جوامع انسانی.
• مغایرت تفکر اسلامی با ریاضت و رهبانیت، محدود کردن زن نابرابری میان زن و مرد، استثمار زن، حقیر شمردن او و …
• اینکه در اسلام گرامی داشتن و ارزشمند بودن زن در همه عرصه ها مورد تاکید قرار گرفته است.
• اینکه حجاب و پوشش وظیفه ای الهی است که به عهده زن گذاشته شده است.
• اینکه کرامت انسانی و تکریم شخصیت از اساسی ترین موضوعات در این زمینه است.
• اینکه لباس هر انسان پرچم کشور وجود اوست و معلوم می شود که از چه ارزشها و بینشهایی تبعیت می کند.

سئوالات و شبه هایی که باید برای آن جواب داشته باشیم:

• چرا خداوند حجاب را قرار داده است؟
• آیا حجاب یا پوشش اسلامی فقط چادر است؟
• آیا حجاب فقط برای زنان است؟
• چرا باید پوشش داشته باشیم؟
• آیا پوشش و حجاب فقط در اسلام است؟
• چادر و مشکی بودن آن مال عرب هاست ما ایرانی ها چرا باید آنرا بپوشیم؟
• آیا ما ایرانی ها قبل از اسلام هم دارای حجاب و پوشش بودیم؟
• آیا پوشش اسلامی باعث محدودیت برای زنان نمی شود؟
• چرا افرادی که رعایت حجاب را نمی کنند مشکلی هم برایشان پیش نمی آید؟
• وقتی اکثر افراد رعایت حجاب را نمی کنند ما چگونه اینکار را بکنیم؟
• آیا می توانیم نماز را بدون پوشش و حجاب بخوانیم؟
• خیلی ها که با حجاب هستند ولی کارهای خطا انجام می دهند.
• آیا بی حجابی یا بدحجابی مجرم مخاطی و گناهکار است یا جاهل و بیمار؟
• آسیب یک بدحجاب بیشتر است یا یک مجرم اقتصادی که راست راست راه می رود؟
• آیا می توان برخورد با بدحجابی را با تخلفات رانندگی مقایسه کرد؟

مراحل و مراتب تربیت و فرهنگ مذهبی:

در تربیت، هر فرد منحصر به فرد است و نمی توان افراد هم سال، هم جنس و حتی از یک خانواده یکسان تلقی کرده با یک روش با آنها برخورد نمود.
علاوه بر نکته فوق، در تربیت دینی هر فرد می تواند در هر یک از تکالیف ، وظایف و واجبات دینی نیز در مرحله ای متفاوت باشد. برای مثال در امر نماز در مرحله معرفت دینی و در موضوع روزه در مرحله ی شاکله دینی باشد. همین فرد شاید در امر به معروف و نهی از منکر حتی در مرحله انس دینی نباشد و برعکس در حجاب و پوشش اسلامی در مرحله شاکله باشد بدون اینکه معرفت دینی را گذرانده باشد . (همان نقصی که از آن گفتگو داشتیم)
پس مربیان و والدین می بایست ابتدا تشخیص دهند هر فرد، در هر موضوع و مفهوم دینی، در چه مرحله ای هست و آنگاه محتوی و روش مناسب را مطابق با ویژگی های آن مخاطب بکار برد.
توضیح هر یک از مراحل در زیر ارایه شده و سپس برای هر مرحله روش ها و توصیه هایی ارایه می شود.
انس دینی: ایجاد تعلقات معنوی ازطریق شرطی شدن اعمال و افعال مذهبی.
عادت دینی: ایجاد عادت مذهبی به کمک تکرار اعمال و احساس مسئولیت در عبادات.
معرفت دینی: فهم و استنباط معارف دینی به کمک تفکر، تعقل و تحلیل مسائل مذهبی.
شاکله دینی: تجلی و تبلور فرهنگ مذهبی در وجود و شخصیت نوجوان (اخلاقیات)
خودجوشی دینی: درجستجوی عشق، عرفان و معنویت برتر به کمک جاذبه های قدسی

در مرحله انس دینی:

• مادران، مانند چادر و یا مقنعه و روسری خود برای او نیز تهیه نمایند.
• هیچگاه در برابر او از پوشش خود گله نکرده مگر حدود آن را رعایت کنید.
• بانظر او برایش چادر، مقنعه و روسری تهیه نمایید.
• از دوره های مختلف (مانند جشن تولد) حداقل یک عکس با حجاب تهیه نمایید.
• عکس او با پوشش مناسب را در آلبوم گذاشته و یا قاب کرده و نصب نمایید.
• از علاقه ی او به پوشش در میان جمع صحبت کنید و رضایتمندی خود را نیز اعلام نمایید.
• چادر، مقنعه و روسری او را همواره تمیز کرده و معطر نمایید.
• باروحانی محل، اقوام متدین و … ارتباط بیشتری برقرار نمایید.
• شعر و سرود مربوط به پوشش، عفت و حیا و … به او یاد دهید.
• برای اماکن و موقعیت های مختلف، پوشش مناسب آنجا را در نظر بگیرید.
• جشن تکلیف باشکوه بگیرید و اثرات آن را با هدایای سالانه، تداوم ببخشید.
• از او بخواهید خاطرات مربوط به عبادت، زیارت، مجالس و مراسم هایی که شرکت داشته است را بیان نماید.
• در نمازهایتان و در زمانهای مناسب و حضوری او را دعا کنید.
• به حضور خانوادگی و یا گروه همسالان در مراسم های مذهبی اهمیت دهید.

در مرحله عادت دینی:

• باتوجه به ایجاد تنوع در پوشش و علاقمندی او، سعی کنید از محیط بیرون از خانه رعایت پوشش را آغاز نماید.
• برای رفتن به بیرون از خانه ، همراه با شادی و نشاط به او کمک کنید که با پوشش مناسب حاضر شود.
• اقامه نماز که در ارتباط مستقیم با پوشش است را مورد تاکید قرار دهید.
• عادت به نماز، عادت به پوشش را تسهیل می کند مراقب نماز او باشید.
• به صورت منظم و متنوع در اماکن زیارتی حضور یافته و در مراسم ها و نمازهای جماعت او را شرکت دهید.

در مرحله معرفت دینی:

• در جمع های خانوادگی و یا دوستانه موضوع پوشش را مطرح نموده و بحث نمایید.
• کتابهای مناسب سن او را تهیه نماید. و یا او را درکتابخانه ها عضو نمایید.
• برای طرح پرسش های او فضای محبت آمیزی فراهم آورید.
• او را با مراکز پاسخ به سئوالات، روحانیون، بانوان مبلغ و کتابهای پاسخ به پرسشها آشنا نمایید.
• حجاب و پوشش را با مفاهیم دیگر دین مطرح نمایید.
• در مورد انواع پوشش و لزوم آن برای زنان و مردان، توضیح دهید.
• باورهای غلط پیرامون حجاب و پوشش را برای او توضیح دهید تا رفع شود.
• از ویژگی های انسان با حجاب با او گفتگو نمایید.
• در مورد تاثیرات حفظ حجاب در دیگر ابعاد زندگی با او گفتگو نمایید.
• او را با ادبیات مقوله حجاب و مفاهیم مرتبط با آن آشنا نمایید.
• او را تشویق نمایید تا در مسابقات مربوط به مفاهیم دینی شرکت نمایند.
• هر چند وقت یکبار درباره خصلت های خوب او و در رابطه با حجاب گفتگو نمایید.
• سعی کنید او را با دیگران مقایسه نکرده و به اندازه ی توانش توقع داشته باشید.
• او را به عضویت انجمنها و کانونهای دینی درآورده و رفتن منظم به مسجد را فراموش نکنید.
• راجع به ارزش و جایگاه زن، مادر و پوشش در اسلام، (قرآن و سنت) برایش توضیح داده و یا در معرض مطالب آن قرار دهید.
• بیش از هر چیز از نمادها نشانه ها استفاده کنید.

در مرحله شاکله ی دینی:

• شکل و تیپ همراه با پوشش و حجاب را جزیی از شخصیت او قرار دهید.
• حجاب، عفت و حیا را علاوه بر ظاهر در شکل های رفتاری او اعم از کلام و غیر کلام تعمیم دهید.
• ضمن گفتگو با او، موانع داشتن پوشش مناسب، در موقعیت های مختلف را بررسی و رفع نمایید.
• شاکله ی ظاهری او را با دیگر فرایض دینی، مانند نماز، و وظایف دیگر، مانند انجام امور خیر، احترام به دیگران و … پیوند دهید.
• با برنامه ریزی دقیق در مراسم ها و مکان های مذهبی حضور یافته و در امور خیر، او را شرکت دهید.
• تصویر برداری از فعالیتهای او را فراموش نکنید. (در مراسم ها، زیارت ها و …)
• برای پوشش او در خانه جایگاه خاصی در نظر بگیرید که در مواقع لازم به راحتی از آن استفاده نماید.
• سعی کنید دوستان خود را از میان افراد با حجاب و عفت و ادب انتخاب نماید.

در مرحله خودجوشی دینی:

• به او کمک کنید تا بتواند از عقاید خود در مقابل دیگران دفاع نماید.
• به او کمک کنید تا بتواند در میان همسالان خود موثر بوده و مبلغ پوشش باشد.
• هر چند وقت یکبار در مورد پوشش گفتگو نمایید.
• موانع حضور او را در امور داوطلبانه رفع نمایید.
• زمینه ای رافراهم آورید که از رفتار خود رضایت داشته و خود را تشویق نماید.
• هیچگاه به جای او از حجاب و پوشش تعریف نکنید. بگذارید خودش آنرا دوست داشته باشد.
• روی عوامل بازدارنده مثل خودنمایی، حسادت، اکراه و بی میلی کار کنید.

روش های تربیت دینی:

روش ها بسار زیاد هستند و به نسبت تلاش اولیاء و مربیان می تواند همواره تغییر و افزایش یابند و از سوی دیگر با دانستن هر یک از روش ها و ترکیب آن با شیوه ها و قالب ها و محتوای مختلف، اقدامات بسیار متنوعی را می توان تدارک دید.
اولیاء و مربیان به دانستن روش ها و حتی روش های گذشته و توصیه های ارایه شده در این مجموعه نباید اکتفا کرده و با شناخت مخاطب و موقعیت و کمی نوآوری، می توانند راهکارهای فراوانی را پیش رو داشته باشند.
در ادامه برخی روشها و توصیه ها، ذیل برخی روش های کلی می آید. و بدیهی است که در مقوله حجاب و پوشش اسلامی تلاش های فراوانی برای توسعه ی روشها مورد نیاز است.

در روش الگویی:

• هر چه بیشتر و بهتر حضرت فاطمه زهرا (س) و زینب کبری (س) را معرفی نمایید.
• به صورت حضوری و غیر حضوری (در نشریه ها و …) زنان موفق در عرصه های جهاد، تعلیم و تربیت، اشتغال، ورزش ، علم و پژوهش، خدمت رسانی و نیکوکاری و … معرفی نمایید.
• پوشش های کشورها، اقوام و مذاهب دیگر را معرفی و نشان دهید.
• همسالان با پوشش اسلامی که در عرصه های علمی، فرهنگی هنری موفقیت هایی را کسب نموده اند را معرفی نمایید.
• اساب بازی (عروسک، بگو و …) با موضوع پوشش تهیه نمایید.
• مجسمه ها، تندیس ها ونمادهای مربوط به پوشش را تهیه و در مدارس نصب نمایید.
• والدین سعی نمایند با خانواده های متدین دوست شده و با آنها رفت و آمد نمایند.
• والدین سعی نمایند فرزندشان با همسالان متدین وبا حیا دوست شوند.
• والدین سعی نمایند در خانه، مهمانی ها و جامعه پوشش مناسب آن محیط را رعایت نمایند.
• والدین در گزینش مدرسه و مربی و مربیان در هماهنگی با والدین دقت نمایند.

در روش محبت :

• مربیان و والدین ، اول زبان محبت و سپس زبان استدلال داشته باشند.
• محبت را در همه حال ، همه مراحل و همه آدمها موثر بدانند.
• درصورت سئوال، کوتاهی و هر مورد دیگر، برخورد با محبت را فراموش نکنید.
• جلب اعتماد و محبت را مقدمه و صداقت را نهایت کار خود بدانید.
• با او که پوشش مناسب دارد عکس یادگاری بگیرید.

در تکریم شخصیت:

• به کسانی که پوشش صحیح دارند، احترام بیشتری بگذارید.
• به کسانی که پوشش صحیح ندارند بگویید، ای کاش که این کار خیر را نیز انجام دهی.
• همواره بگویید، که علت احترام شما این است که فرد با پوشش خودش برای خود احترام قائل است.
• عکس تکی او در خانه، و عکس دستجمعی همسالان با پوشش مناسب را در مدرسه نصب نمایید.
• به بیانات او، حتی نظرات مخالف او با دیده احترام نگاه کنید.
• به شخصیت و توان او احترام گذاشته و در مورد پوشش، او را با فردی دیگر مقایسه نکنید.
• بگویید که پوشش برای او مفید است و هیچگاه وانمود نکنید که به پوشش او نیاز دارید.
• در مراسم ها به آنها احترام بیشتر گذاشته و در کنار آنها بنشینید.

منبع:www.pajohe.ir

جنس لباس اسلامی

ما انسان بی دین نداریم. دین یعنی راه. وقتی می گوییم :چه دینی داری؟ یعنی راه شما چیست؟ خدا به بت پرستان می گوید که راه و دین شما بت پرستی است. هر کسی فرهنگ ، آداب و رسوم و راهی را می پذیرد که به آن دین می گویند. حتی اگر باطل باشد. هر دینی یک ویژگی هایی دارد ولی باید دید کدام دین کامل و جامع است؟

حجت الاسلام قرائتی در برنامه سمت خدا به این مطلب اشاره نمود و ضمن مطرح کردن این پرسش گفت:

ما انسان بدون رهبر و الگو نداریم: الگوی حق و باطل. ما معده ی بدون غذا یا ریه ی بدون هوا نداریم ممکن است که غذا یا هوا سالم باشد یا مسموم. ما انسان بی خدا نداریم بعضی ها خدای شان الله است و بعضی ها هوس شان خدای آنهاست. ما انسان بدون قبله نداریم بعضی ها قبله شان کعبه است و بعضی ها قبله شان همسرشان است.

بهترین دین دینی است که استدلال دارد و از نظر منطقی و عقلی قابل دفاع است. دین باید با طبع بشر بسازد. و هماهنگ با طبیعت انسان باشد. دین باید جامع باشد و همه ی ابعاد انسان را در بر بگیرد. لباس باید همه ی بدن انسان را در بربگیرد. دین باید قابل عمل باشد. اینها علامت دین کامل است.

در اداره ها برای رشد مالی و اقتصادی نمودار می کشند. ما می توانیم مقایسه ای بین اذان و ناقوس داشته باشیم که مثلا اذان شعار اسلام است و ناقوس شعار مسیحیت است. صدای ناقوس مثل صدای زنگ ساعت هاست ولی اذان با الله اکبر شروع می شود و با لااله الاالله تمام می شود یعنی بین دو الله است. در اذان می گوییم: خدا بزرگترین است، هیچ معبودی جز خدا نیست و ما بنده ی خدای دیگری نمی شویم، شهادت می دهم که محمد رسول خداست و راه ما از معصوم است و… باید اذان را بلند گفت. بعضی از افراد سرشناس خجالت می کشند که اذان بگویند. در قدیم در شهر اصفهان خیلی از سرشناس ها اذان می گفتند. در شهر مسلمانان مردم باید با اذان از خواب بیدار بشوند.

سید جمال الدین اسد آبادی به اروپا رفت. هنگام غذا، دستش را شست و با دست غذا خورد. همه از او عکس گرفتند و فیلم برداری کردند و به او گفتند که تو از شرق آمده ای ،وحشی هستی و او را تحقیر کردند. ایشان گفت: چون من طرفدار بهداشت هستم با دست غذا می خورم. زیرا من دستم را شسته ام ولی نمی دانم که شما قاشق ها را شسته اید یا خیر. در ضمن دست من تابحال در حلق کسی نرفته است ولی این قاشق ها هر زمانی در حلق کسی است و من نمی دانم که این قاشق در حلق چه کسی رفته است و دیگر اینکه وقتی با دست لقمه می گیرم اگر شن یا استخوانی در غذا باشد متوجه می شوم. او سریع خودش را نباخت. ولی ما بعضی مواقع با یک پاتک خودمان را می بازیم.

بعضی می گویند که دین اسلام به مسائل دنیوی و مادی توجه نکرده است و بیشتر به مسائل اخروی توجه کرده است. این افراد اسلام را نشناخته اند. در قرآن ۱۱۵ کلمه آخرت و ۱۱۵ کلمه ی دنیا وجود دارد. در دعا داریم: ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخرة حسنه. اگر کسی دنیا را رها کند و فقط به فکر آخرت باشد مسلمان نیست. حدود ۲۵۰۰ حدیث در مورد خوراکی ها آمده است: عدس،خرما ،شیر،انجیر،انگور،موز… حتی ما در مورد چطورخوردن و خوابیدن حدیث داریم.

البته در اسلام روح مقدم بر جسم است. زیرا ارزش ما به فهم و شعور و روح ماست. در خوردن همه ی حیوانات از انسان بالاتر هستند. در پرواز پرنده ها از ما بالاتر هستند. پوست بعضی از حیوانات گرانتر از لباس های ماست. اگر انسان تربیت نشود از حیوانات بدتر است. هر کس در کنار مار قرار بگیرد، مار او را می گزد ولی زبان ما از این طرف دنیا ،فردی را در طرف دیگر دنیا می گزد.

کرامت انسان به تربیت انسان است. خداوند در مورد بعضی از انسان ها می فرماید که آنها گاو هستند و در جای دیگر می فرماید که از گاو هم بدتر هستند. ارزش انسان به علم ،عمل و حسن انتخاب است. بخاطر همین است که اسلام خیلی به معنویت اهمیت داده است. ولی این دلیل نمی شود که به دنیا اهمیت نداده است.

در قرآن داریم که برای نان نزد حضرت عیسی می آمدند، موسی به آنها آب می داد، موسی برای مردم خانه درست کرد، حضرت ابراهیم می فرماید: خدایا شهر را امن قرار بده. معیارهای ما عوض شده است. خانه ی خوب به داشتن امنیتش است. از پدرم پرسیدم که خانه ما بهتر است یا خانه ی فلانی، ایشان گفت: هر خانه ای که در آن عبادت خدا بیشتر باشد.

کتابخانه ی خوب کتابخانه ای نیست که فقط کتاب های زیادی داشته باشد بلکه کتابخانه ای خوب است که مراجعه کننده ی بیشتری داشته باشد. الان می گویند ملاک مدرسه ی خوب این است که شاگردانش به دانشگاه راه پیدا کنند ،آیا این درست است؟ رفتن دانش آموزان به دانشگاه یک امتیاز است و یکی از خوبی های مدرسه است ولی اگر دانش آموزان این مدرسه تارک الصلاة باشند آیا این خوبی است؟ باید خوبی ها را با هم در نظر گرفت.

اسلام برای موهای شما حدیث دارد. داریم که موهایتان باید مرتب باشد و اِلا موهایتان را بتراشید یعنی موی های ژولیده در اسلام مردود است. حضرت فردی را دید که موهایش ژولیده است. به او فرمود : یا موهایت را شانه کن یا آنها را بتراش .امام صادق(ع) پنج مسواک داشت. پیامبر مسواک را پشت گوشش می گذاشتند. وقتی خواستند پیامبر را برای دفن ببرند دیدند که زیر چانه اش مسواک است.

پیامبر فرمود: اگر برای شما سخت نمی شد مسواک را واجب می کردم. اگر با دندان مسواک زده به سر نماز بروید یک رکعت نماز شما ثواب هفتاد رکعت نماز بدون مسواک را دارد. پس چطور می گویند که اسلام به مادیات اهمیت نداده است؟ داریم که رنگ لباس باید شاد باشد، جنس لباس اول کتان، بعد پنبه و بعد پشم باشد. داریم: در هنگام غروب مطالعه نکنید ،غذای داغ نخورید، به غذا فوت نکنید، قبل از سیر شدن دست از غذا بکشید، با عجله غذا نخورید و زمانی که سفره نشسته اید جزو عمرتان حساب نمی شود یعنی سر صبر غذا بخورید.

این کارشناس مذهبی افزود: در ماه رمضانی در امریکا بودم. در واشنگتن مرکز اسلامی بود ،در آنجا منبر رفتم. عده ای از پرفسورها هم در پای منبر من نشسته بودند. من به آنها گفتم که یک قانون پیشرفته ای که در امریکا وجود دارد را به من بگویید. آنها گفتند: درامریکا اگر فردی ورشکست بشود اموالش را می فروشند و به طلبکار می دهند ولی خانه اش را نمی فروشند .این بخاطر مسائل حقوق بشر است. من گفتم: در اسلام مستثنیات دین (بدهکار)داریم. اگر کسی بدهکار شد سه چیز را از او نگیرند: خانه ، مرکب و نوکر. من گفتم که قانون شما بعد از هزار و چهارصد سال به یکی از این سه چیز رسیده است. آیا قانون شما مترقی است؟ آنها حرف مرا قبول کردند. یکی از آنها گفت که در امریکا بریدن درخت جرم است ولی در ایران این کار جرم نیست.

در اسلام داریم: بریدن درخت جرم است مگر اینکه جای آن یک درخت بکارید. روایت داریم :اگر درخت تشنه ای را آب بدهید مثل این است که مومنی را آب داده اید. ممکن است که کاری در اسلام حرام باشد ولی مسلمان ها آنرا انجام بدهند مثل دروغ گفتن. در مکتب اسلام دروغ و ربا حرام است. ما هنوز اسلام را نشناخته ایم. بعضی ها با خواندن چهار تا کتاب ادعای اسلام شناسی می کنند.

دیوانه ای در شهر شروع به خواندن آواز کرد و پرچمی در دست گرفت. دیوانه ای به او گفت: کجا می روی؟ او گفت: کربلا. گفت: چند وقت است که دیوانه شده ای ؟ پاسخ داد:چند روز .دیوانه دومی گفت: من چند سال است که دیوانه شده ام ولی به امامزاده ی شهر خودم هم نرفته ام و تو می خواهی با چند روز دیوانه شدن به کربلا بروی. پول خرد صدا می کند ولی اسکناس صدا نمی کند. بعضی از سرو صداها بخاطر این است که کم داریم. اگر کسی گفت که من عالم هستم معلوم است که جاهل است. خداوند به همه ی دانشمندان کره ی زمین می فرماید که شما اندک سوادی دارید.

بعضی ها می خواهند که فلسفه ی تمام احکام دین را بدانند. ما نمی دانیم که فلسفه ی دو رکعتی بودن نماز صبح چیست. در خیلی از موارد ما فلسفه ها را نمی دانیم. ما فلسفه ی تمام داروها را نمی دانیم ولی به حرف پزشک گوش می کنیم و آنرا مصرف می کنیم.

دینی کامل است که هرچه علم پیش می رود حرف داشته باشد. ما نمی توانیم آیه ای در قرآن پیدا کنیم که تاریخ مصرف آن گذشته باشد یا ضد مسائل علمی روز باشد.

مخالفت مجلس بالایحه ازدواج با فرزند خوانده


مهر: محمد اسماعیل سعیدی در تشریح این مهم گفت: این لایحه از سوی دولت سابق مطرح شده بود که دولت فعلی هم خواستار پیگیری آن شد اما با توجه به اینکه مجلس مخلف این لایحه بود برای جلوگیری از آن تبصره ای اضافه کرد که شورای نگهبان با این تبصره مخالفت کرد.

وی ادامه داد: شورای نگهبان در مقابل این لایحه مطرح کرد فرزندی که از بهزیستی برای پذیرفتن سرپرستی آن آورده میشود در واقع نامحرم بوده و تا زمان کودکی وی اگر از طریق فرزند رضایی و یا صیغه محرمیت مدت دار با یکی از محارم محرم نشود با رسیدن به سن ازدواج به دلیل نامحرم بودن امکان ازدواج با او هست.

سعیدی اما در عین حال تاکید کرد: با این حال از نظر جنبه روانی و روحی و انسانی این مهم مجلس مخالف این لایحه است چرا که اعتماد در میان خانواده از بین رفته و تمایل به پذیرش سرپرستی کاهش می یابد و در عین حال کودک هم مورد آسیب های روحی قرار می گیرد.

نماینده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر در مجلس به جنجال ها و حاشیه های این موضوع در رسانه های داخلی و خارجی اشاره کرد و اظهار داشت: برای حل این موضوع که سالها در راه روهای مجلس در رفت و آمد بوده و حل نشده باقی مانده بود یا باید در مسکوت آنرا نگه داشت و یا با اضافه کردن تبصره " تشیص دادگاه" به این ازدواج مجوز داد.

وی در ادامه افزود: اما آنچه که باعث نگرانی اذهان عمومی می شود، رای مثبت دادگاه به ارجاعی هاست.

سعیدی آخرین مرحله را برای حل این موضوع ارجاع آن به مجمع تشخیص عنوان کرد تا ممنوعیت آن اعلام شود و در ادامه تصریح کرد: ازدواج با فرزند از نظر عرفی مورد پذیرش مردم نیست.

یک نهی از منکر به طرح برخورد با بدحجابی


شاید همان زمان که بحث برخورد با بد پوششی آغاز شد حاشیه هایش اگر از متن آن بیشتر نبود لا اقل داغ تر بود. طرح فرهنگی مبارزه با بدحجابی که از نبود یک برنامه جامع، منسجم و دقیق فرهنگی در این زمینه حکایت می‌کند، نه تنها مورد اقبال و پذیرش مردم قرار نگرفته که امکان سوءاستفاده های سیاسی هم از آن بالا رفته است.
  
طرحی که همه مسولان در آن خود را صاحب فکر و راهکار کامل و مشکل گشا می‌دانند اما در عمل تنها نیروی انتظامی می‌ماند و مامورانش و نتیجه می‌شود همین که پس از مدتی پیگیری نیروهای پلیس و جنجال و هیاهو، برای مدتی طولانی تر طرح رها شود و این بار محجبه ها و آمرین به معروف بشوند محلی بر عقده گشایی اراذل!!
 
اما بهانه ای که باعث نگارش این مطلب است انتشار یک گزارش تصویری در رسانه هاست. در توضیح این مطلب آمده بود: عصر شنبه ماموران پلیس با حضور در برج میلاد که محل برگزاری یکی از کنسرت‌ها بود، ضمن جلوگیری از ورود افراد بدپوشش به کنسرت، با افراد متخلف برخورد کرده و تعدادی از افراد بدحجاب را نیز دستگیر کردند. همچنین پلیس ضمن برخورد با آقایانی که با پوشش نامناسب به محل کنسرت آمده بودند از ورود آنها جلوگیری کرده و تعدادی را دستگیر و برای سیر مراحل مربوطه به پلیس امنیت اخلاقی منتقل کردند.+عکس
 
این خبر را بیشتر سایت ها منتشر نمودند و در این اوضاع منفعلانه در ادای فریضه نهی از منکر ، افتخاری شد برای عده‌ای! اما دست بر قضا یک نفر از افرادی که مورد اعتراض پلیس قرار گرفته بود و تصویرش در بین دیگر عکس های موجود در این مطلب پخش شد، با اقماض ضوابط اولیه حجاب را تا حدودی رعایت کرده بود.  
 
نرگس محمدی که نامه‌ای به وزیر کشور نوشت و با اعتراض سوالاتی از وزیر پرسید که نشان از یک خلا جدی برنامه ریزی قبل از اقدام، در این موضوع دارد. وی اگرچه در ظاهر خوراکی چرب و نرم برای معاندان نظام دست و پا کرده است، اما درد دل و مطالبه و سوالش به جا و منطقی است. وی حادثه را این گونه تعریف می‌کند:
 
«نگاهی به سراپای خودم انداختم. روسری سبز بزرگی که نه تنها موهای سرم بلکه شانه هایم را پوشانده و مانتوی بلند و نسبتا گشادی که روی دامن مشکی ام افتاده و حداقل یک وجب تا زیر زانوهایم را گرفته و جوراب شلواری ضخیم و سیاهی که تمام پاهایم را پوشانده است. شاید اگرکسی از پایین و با دقت نگاه می کرد مثلا یک وجب و نصفی از پاهایم که داخل کفش و جوراب ضخیم سیاه رنگ بود، دیده می شد .... راتو بکش برو و گرنه بازداشتت می کنیم .” از یکی از مردان انتظامی پرسیدم : اقا آیا قسمتی از بدنم پیداست یا لباسم تنگ است یا مانتوام کوتاه است یا روسری ام کوتاه است و موهایم را نپوشانده .گفت نه اما ما نمی گذاریم وارد سالن شوی و من که از این رفتارشان مبهوت بودم بحث را ادامه دادم تا بالاخره متوجه شوند که این برخورد زورگویی است و دلیل منطقی ندارد...جوراب ساپورت غیر قانونی است. از شنیدن کلمه قانون هم خنده ام گرفت و هم گریه ام. گفتم برادر من این جورابی که من پوشیدم و نمی دانم اسمش چیست و ماشاالله شما واردتری، ضخیم ترین جوراب موجود در جهان و بازار ایران است. خوب مشکل چیست؟ گفت من نم یدانم غیر قانونی است. گفتم ببخشید این قانون کجا وضع شد و چگونه به مردم اطلاع دادید... یکی از آنها جورابش خیلی نازک بود و وقتی خانم محتشمی پور سوال کردند که جوراب نازک ماموران اشکالی ندارد، صداها بلند شد... بارها اعتراض کردم که عکس نگیرید کارتان درست نیست من با شما گفت و گو می کنم و گفتم آقای مامور این آقایان چه کسانی هستند که پشت شما می ایستند و آن قدر عکس می گیرند و هر بار جواب می دادند ماموران خودمان هستند...جالب اینجاست که در ایام انتخابات و راهپیمایی ها شاهدیم که خبرنگاران با همان زنان با همان پوشش ها مصاحبه می کنند و حتی مصاحبه هایشان در اخبار سراسری تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شود.»
 
 و اما از پوشش خانم محمدی و صحیح یا ناپسند بودن حجاب ایشان بگذریم ( که البته قید شد با اغماض ضوابط اولیه حجاب را تا حدودی رعایت کرده) و باز هم از قضاوت در مورد سخنان ايشان در رابطه با برخورد نيروي انتظامي با وي ميگذريم چون ما شاهد ماجرا نبوده ايم و شايد موضوع طور ديگري جلوه داده شده باشد. ليكن چند سوال را مطرح کنیم که پاسخ به آنها اولین گام اصلاح طرح برخورد با بدپوششی است:
 
 1- معیار پوشش قانونی چیست؟ و مردم از کجا باید بدانند ماموران در مورد معیار پوشش چگونه می اندیشند؟ چرا که ماموران نواحی مختلف در مورد حجاب متفاوت می اندیشند و عمل می کنند و این معیارها امری سلیقه ای است. قانونی بودن لباس را چه مرجعی تعیین می کند و چگونه به مردم اعلام می‌گردد ؟

 ۲-  ماموران تا چه حد می توانند با مردم برخورد کنند؟ آیا قانون اجازه می دهد تا تعرض کلامی یا رفتاری یا برخورد خشن با زنان محترم جامعه داشته باشند؟

3- آیا چاپ و انتشار تصویر زنان ایرانی در سایت ها و رسانه های عمومی به لحاظ قانونی وشرعی بلا اشکال است؟ هرچند دیده شده که صورت های افرادی که حجاب آنها مورد اعتراض گشت ارشاد قرار گرفته، تا حدودی نامفهوم است ولی اگر کسی برخي از این تصاویر را مشاهد کند و فرد مورد نظر را از قبل بشناسد به راحتی توانایی تطبیق بین تصاویر و فرد را دارا خواهد بود. فلذا بایستی در شیوه اطلاع رسانی اینگونه اقدامات تجدید نظر نمود و گاهی کاتولیک تر از پاپ می شویم و گاهی مسامحه گر. چرا جاذبه و دافعه مان همچون مولایمان، تعریف شده و درست و درمان نیست. چرا هیچ وقت  حدود یک سری احکام کاربردی دین را  برای عموم شفاف عنوان نمی کنيم تا جلوی برخوردهای سلیقه ای به اسم دین گرفته شود.
 
در لزوم اجرای دقیق و گسترده طرح مبارزه با بد حجابی که مطلوب همه مردم و خواسته ملت شریف ایران است تردیدی نیست لیکن خوب می دانیم که برای تحقق این هدف مقدس نباید هر وسیله ای را توجیه کنیم و اگر با برنامه ريزي مدون تر و محتواي كامل تر دست به اين اقدام بزنيم نتيجه منفي اين چنيني هم در بر نخواهد داشت.
بازنشر از رویش نیوز

زنان چادری و وظیفه ای به نام خودنمایی

حکایت مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را نه در هنگامه راهپیمایی 22 بهمن می توان سنجید و نه در کوچه ها و محله های سنتی شهر.
 «کافی بود محو تماشای ویترین یک مغازه شوی و دستان کوچکت از دستان مادر رها شود، آن وقت برایت شروع سردرگمی بود، اندکی جلو می رفتی و مادر را می دیدی و صدایش می کردی، رویش را که بر می گرداند و قامتِ کوچکت را که با نگاهی آمیخته به تعجب می نگریست، آن موقع تو می ماندی و سکوت ناشی از یک شرمندگی کودکانه…» این حکایت زمانی است که می توانستی در پیاده روهای شهر قدم بزنی و آسوده خاطر فقط مغازه ها را بنگری بی آن که نگران از فرو رفتن تیرهای شیطانی به چشمان خود باشی، آری شاید بتوان گفت این روزها تنها سود پوشش های رنگارنگ و چسبان و کوتاه زنان سرزمین ما این است که کودکان کمتر مادران خود را اشتباه می گیرند. 
 
حکایت مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را نه در هنگامه راهپیمایی بیست و دو بهمن می توان سنجید و نه در صحن و سرای امام رئوف و نه در کوچه ها و محله های سنتی شهر. مظلومیت و مهجوریت چادر مشکی را آن زمان در می یابی که به سینما می روی، به تئاتر، به مراکز بزرگ خرید، به جشنواره های هنری، به پیاده روهای خیابان های بالای شهر، به کوه و پارک های جنگلی و نشانی از زنان چادری نمی یابی، تو گویی که تمام زنان شهر چادر را به کناری نهاده اند، این چنین است که "باربارا اسلاوین” خبرنگاری که نام او را در جمع همکاران روزنامه های واشنگتن پست، نیویورک تایمز و اندیشکده علوم و امنیت بین الملل ( ISIS )  وابسته به اسرائیل می توان یافت در آخرین سفر خود به تهران از وضعیت امروزِ حجاب زنان ایرانی نسبت به گذشته ها ابراز رضایت می کند و در گزارشِ آخرین سفر خود به ایران در پایگاه تحلیلی المانیتور اینطور می نویسد که "این روزها در تهران دیگر زنان زیر پنجاه سال چادری کم‌تر به چشم می‌خورند”. 
 
اما به راستی آیا واقعیت همین است که مشاهده می شود؟ آیا نسبت زنان چادری به دیگر خانم ها که البته آنان نیز در صورت رعایت حجاب اسلامی محترم و قابل تکریم هستند، این قدر کم و ناچیز شده است یا این که برخی از زنان چادری ترجیح می دهند فضای اجتماعی را به خصوص در فعالیت های فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی دربست تقدیم دیگران کنند و سپس خود نیز به جمع کسانی بپیوندند که از وضعیت بد حجاب در این اماکن گلایه مند هستند؟ 
 

حضور انبوه زنان چادری در اکران یک فیلم سینمایی 
 
ممکن است استدلال شود که اجتناب حضور خانم های چادری در برخی فضاها به واسطه نامناسب بودن آن فضاهاست، اتفاقا همین عدم حضور این دسته از خانم ها یکی از دلایلی است که آن فضاها را نامناسب و جولانگاه بدحجابی کرده است. اگر برخی فضاها نامناسب است چه کسانی باید آن را درست کنند؟ آیا جز این است که همین زنان محجبه باید با حضور فعال و با نشاط و با جاذبه ی ناشی از رفتار رحمانی خویش ورق را برگردانند؟ آیا با در خانه نشستن اوضاع عوض می شود؟ 


 
سمیه حیدری و نمایشی از حضور چادر مشکی در ورزش بانوان 
 
روی این سخن البته با معدود افرادی نیست که چادر را از روی عادت و اکراه بر سر نگه داشته اند و هر جا مجالی بیابند خود را از آن آسوده می کنند و یا با رفتار سبک و دور از متانت یک زن محجبه شأن چادر را مخدوش می کنند، بلکه با آنانی است که با عشق و بر اساس یک باور درونی حجاب برتر را انتخاب کرده و خود نیز از وضعیت امروز حجاب در کشور ناراحت هستند و نسبت به بهبود آن احساس وظیفه می کنند. 
 
در عرصه اجتماعی تکلیف بزرگی بر دوش زنانی است که چادر را با معرفت برگزیده اند و آن این است که با خودنمایی خویش در عرصه های اجتماعی مانع از شکل گیری انگاره ی ذهنی در اقلیت بودن زنان چادری در محیط های فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی شوند. این خودنمایی آن خودنمایی توأم با خودآرایی نیست که قطعا نکوهیده و مذموم است بالاخص برای زنان چادری، بلکه در واقع بالا نگاه داشتن عَلَم چادر مشکی در جامعه اسلامی و اثبات گزاره توانمندی زنان محجبه در عرصه های اجتماعی است. اتفاقی که تا کنون به دلایل متعددی تقریبا شکل نگرفته است و برخی فضاها را فقط زنان بدحجاب پر کرده اند و شاید هم این گونه بگوییم که برخی فضاها فقط زنان بدحجاب را جذب کرده اند تا جایی که اگر در مواردی نادر زنان چادری نیز مجال ورود یافته اند به دلیل سنگین بودن محیط ترجیح داده اند چادر خود را به کناری نهند و همرنگ جماعت شوند، دنیای سینما و بازیگری از آن دست فضاهایی است که تا کنون در بست دور از دسترس زنان محجبه باقی مانده است. 

 


نفیسه روشن از معدود خانم های چادری بازیگر که او هم پس از مدتی چادر خود را کنار گذاشت 
 
اما به راستی چه باید کرد؟ آیا جز این است که وظیفه اصلی در باب نهادینه کردن فرهنگ حجاب بر دوش خود خانم های محجبه است؟ آیا جز این است که تا کنون فریادها و مرثیه خوانی ها از اوضاع غیرقابل قبول حجاب در عمل تاثیری نداشته است؟ به نظر می رسد این روزها که لشگر بی حجابان و ساپورت پوشان خیابان های شهر را به تسخیر درآورده اند، زنان محجبه بیش از گذشته وظیفه دارند با رفتار آمیخته با محبت و تدبیر در محیط های اجتماعی بالاخص فضاهای فرهنگی هنری و ورزشی تفریحی فعالیت کنند و توانمندی های خود را ارائه کنند، این فعالیت حتی اگر به صرفِ حضور و در سکوت کامل نیز باشد ارزشمند است، آن چنان که امام صادق (ع) در روایتی می فرمایند: با سکوت مردم را به سوی ما دعوت کنید.